مگر كسانى
از مشركان كه با آنها عهد بستيد، و چيزى از آن را در حقّ شما فروگذار نكردند، و
احدى را بر ضدّ شما تقويت ننمودند؛ پيمان آنها را تا پايان مدّتشان محترم بشماريد،
زيرا خداوند پرهيزگاران را دوست دارد.
تعبيراتى كه
در اين آيه شريفه به كار رفته نشان مىدهد كه تا دشمنان اسلام پيمان شكنى نكنند، و
با كسانى كه با مسلمين مستقيماً در جنگ هستند همكارى نداشته باشند، و خلاصه احساس
خطرى از ناحيه آنها نشود، مسلمانان با آنها وارد جنگ نمىشوند. و در يك جمله،
مسلمانان شروع كننده و آغازگر جنگ نخواهند بود.
علاوه بر دو
آيه فوق، آيه 61 سوره انفال، كه شرح آن گذشت، نيز مؤيّد همين مطلب است. آيه مذكور
به مسلمانان سفارش مىكند دستى كه براى صلح به سوى آنان دراز مىشود را به گرمى
بفشارند. مفهوم اين مطلب آن است كه اسلام به اقوام و ملل و كشورهايى كه تمايل به
جنگ ندارند حمله نمىكند و آنها را مورد هجوم قرار نمىدهد.
خلاصه اين
كه:
اوّلًا: طبق
نظر برخى از محقّقان و انديشمندان و مورّخان اسلامى، جنگهاى پيامبر اسلام صلى الله
عليه و آله در صدر اسلام همگى جهاد دفاعى بوده و هيچ كدام جهاد ابتدايى به شمار
نمىآيد، و آياتى از قرآن مجيد نيز اين مطلب را تأييد مىكند.
ثانياً: از
قرآن مجيد سه نوع جهاد ابتدايى استفاده مىشود كه هماهنگ با عقل و سيره تمام عقلاى
جهان است، و هيچ تضادّ و تنافى با رحمت و رأفت اسلامى ندارد:
اوّل- جهاد
براى خاموش كردن آتش فتنه
آيه شريفه
193 سوره بقره، به اين نوع جهاد اشاره مىكند؛ خداوند در اين آيه مىفرمايد: