1 مقدّمه
..... 27/ 6/ 78 بحثى كه به آن خواهيم پرداخت، بحث نكاح و ملحقات آن است كه شديداً
محل ابتلاست و مسائل مستحدثه فراوانى در عصر و زمان ما دارد. متن مورد نظر «تحرير
الوسيله» كه در اصل «وسيلة النّجاة» مرحوم آقا سيد أبو الحسن اصفهانى (ره) است.
مرحوم امام
(ره) اين كتاب را مورد توجّه قرار داده و اضافاتى به آن افزوده و نظم نوينى به اين
كتاب بخشيدند. دليل انتخاب اين كتاب اين است كه به حاجات روز مردم نزديكتر و
كاربردى است و مسائل مبتلى بهِ زمان ما را بيشتر دارد.
حدود ده
مسأله در ابتداى «كتاب النكاح» تحرير الوسيله به عنوان مستحبّات و مكروهات و آداب
و سنن نكاح است مرحوم آقاى حكيم در مستمسك كه شرح عروه است بيست و پنج مسأله را كه
از مستحبّات است بدون شرح رد شده و فقط آن را نقل مىكند و از مسئله 26 مسائل را
شرح مىدهد.
مرحوم امام
(ره) مىفرمايد:
و هو من المستحبّات
الأكيدة، و ما ورد في الحثّ (تأكيد) عليه و الذمّ على تركه ممّا لا يحصى كثرةً
(أحاديث در اين زمينه متواتر است كه مرحوم امام (ره) به پنج حديث اشاره
نمودهاند): فعن مولانا الباقر عليه السلام قال: «قال رسول اللّه صلى الله
عليه و آله: ما بني بناء في الإسلام أحبّ إلى اللّه عزّ و جلّ من التّزويج»،
(در اين روايت تعبير به «بناء» احتمالًا اشاره به اين است كه ازدواج اساس و سنگ
زير بناى نظام خانواده و نظام خانواده سنگ زيربناى جامعه بشرى است).
و عن
مولانا الصّادق عليه السلام «ركعتان يصليهما المتزوّج أفضل من سبعين ركعة يصلّيهما
عزب»، (شخصى كه ازدواج نكرده، به انواع گناهان آلوده مىشود، ولى در حديث
داريم كه كسى كه ازدواج مىكند نصف دينش در امان است و شايد به اين جهت است كه
غريزه جنسى انسان با تمام غرايز او مساوى است و گناهان ناشى از آن برابر با گناهان
ناشى از بقيّه غرايز است، پس متزوّج آلودگىِ فكرش به گناهان بسيار كم و نمازش ارزش
بيشترى دارد).
و عنه
(عن الصّادق) عليه السلام قال: «قال رسول اللّه صلى الله
عليه و آله: رذال (در بعضى از نسخهها با تشديد است كه ظاهراً درست
نيست و جمع «رذل»، «رِذال» مىآيد) موتاكم العزّاب» و في خبر آخر عنه
صلى الله عليه و آله «أكثر أهل النّار العزّاب»، و لا ينبغي أن يمنعه الفقر و
العيلة بعد ما وعد اللّه عزّ و جلّ بالاغناء و السعة بقوله عزّ من قائل:
«إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»[1] فعن النّبى صلى الله عليه و آله: «من ترك التّزويج مخافة العيلة
فقد اساء الظنّ باللّه عزّ و جلّ» هذا. (وعده دهنده خداوند است در
حالى كه قادر و حكيم على الاطلاق است و به وعدهاش عمل مىكند بنابراين دليلى
ندارد كه سوء ظنّ داشته باشد.)
در جلد 14
وسايل در دو باب آمده است كه انسانها نبايد بخاطر ترس از فقر از ازدواج فرار كنند،
و روايت داريم كه
و دليل آن هم
واضح است، چون افرادى كه تنها هستند هيچ مسئوليّتى ندارند، ولى وقتى ازدواج
مىكنند احساس مسئوليّت كرده، و براى اينكه جلوى عيال شرمنده نشوند دنبال فعّاليّت
مىروند و لذا افرادى هستند كه در ابتداى زندگى هيچ ندارند ولى در سايه احساس
مسئوليّت فعاليّت كرده و به همه چيز مىرسند، اين مسأله هم از نظر روانى مسلّم است
و هم از نظر آيه و روايت.
اقوال:
از نظر
اقوال، مسئله استحباب نكاح از مسلّمات است و شيعه و سنّى به آن تصريح كردهاند
(إجماع المسلمين) بلكه بعضى آن را ضرورى دين مىدانند.
مرحوم شهيد
ثانى مىفرمايد:
بإجماع
المسلمين إلّا من شذّ منهم حيث ذهب إلى وجوبه [3]
(طبيعت نكاح استحباب است ولى موارد وجوب هم دارد).
مرحوم صاحب
جواهر مىفرمايد:
النّكاح
مشروع، بل مستحبّ لمن تاقت و اشتاقت نفسه اليه من الرّجال و النّساء كتاباً و سنّة
مستفيضةً أو متواترةً، و إجماعاً بقسميه (منقول و محصّل) من المسلمين فضلًا عن
المؤمنين، أو ضرورة من المذهب (شيعه) بل الدّين (اسلام) [4].
بنابراين
مسأله از اجماع فراتر، بلكه ضرورى دين است، يعنى وقتى غير مسلمانان با مسلمانان
زندگى كنند، مىفهمند كه مسلمانان نكاح را امر مطلوبى مىدانند.