؛ اى حسين اى محبوب رسول خدا، اى پسر مكه و منا، اى پسر فاطمه زهرا، بانوى همه
زنان جهان، اى پسر دختر (محمد) مصطفى».
راوى اين ماجرا نقل مىكند: به خدا سوگند با اين نداى زينب عليها السلام، تمام
كسانى كه در مجلس بودند گريستند و در آن حال يزيد ساكت بود ...!!
يزيد دستور داد چوب خيزرانش را آوردند و با آن به لب و دندان امام حسين عليه
السلام مىزد. ابو برزه اسلمى (كه از صحابه رسول خدا صلى الله عليه و آله بود و در
آن مجلس حضور داشت) خطاب به يزيد گفت: اى يزيد! آيا با چوبدستىات به دندان حسين
فرزند فاطمه مىزنى؟! من به چشم خود ديدم كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، لب
و دندان حسين عليه السلام و برادرش حسن عليه السلام را مىبوسيد و مىفرمود:
؛ شما دو تن، سرور جوانان اهل بهشتيد، خداوند كشنده شما را بكشد و مورد لعن
قرار دهد و براى او جهنم را فراهم ساخته و بد جايگاهى است».
يزيد خشمگين شد و دستور داد او را از مجلس بيرون كردند.
يزيد كه سرمست از باده غرور بود و گمان مىكرد در كربلا پيروز شده، اين اشعار
را كه سند زنده ديگرى بر عدم ايمان او و آلاميه، نسبت به مبانى اسلام بود، با صداى
بلند خواند: [1]
لَيْتَ أَشْياخي بِبَدْرٍ شَهِدُوا
جَزِعَ
الْخَزْرَجُ مِنْ وَقْعِ الْأَسَلْ
فَأَهَلُّوا وَاسْتَهَلُّوا فَرَحاً
ثُمَّ قالُوا يا
يَزيدُ لاتَشَلْ
لَسْتُ مِنْ خِنْدَفَ إِنْ لَمْ أَنْتَقِمْ
مِنْ بَني
أَحْمَدَ، ما كانَ فَعَلْ
«كاش بزرگان من كه در جنگ بدر، كشته
شده بودند، امروز مىديدند كه قبيله خزرج چگونه از
[1]. بيت دوم اين ابيات از «عبداللَّه
بن زَبْعَرِى» از دشمنان سرسخت رسول خداست، وى اشعارى را پس از جنگ احد و كشته شدن
ياران رسول خدا صلى الله عليه و آله سرود و در آن آرزو كرد كه كاش كشتگان ما در
جنگ بدر امروز بودند و مىديدند كه قبيله خزرج (از قبايل مسلمان مدينه) چگونه زارى
مىكردند. يزيد از اين بيت استفاده كرد و بقيه را خود سروده است.
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 597