اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 478
را هيچگاه از آنان راضى مگردان! كه اينان ما را دعوت كردند تا به يارى ما
برخيزند ولى اينك ستمكارانه به جنگ با ما برخاستند».
پس امام عليه السلام رو به عمر بن سعد كرده، فرياد زد:
«مالَكَ؟ قَطَعَ اللَّهُ رَحِمَكَ! وَ لا بارَكَ اللَّهُ لَكَ فِي أَمْرِكَ، وَ
سَلَّطَ عَلَيْكَ مَنْ يَذْبَحُكَ بَعْدي عَلى فِراشِكَ، كَما قَطَعْتَ رَحِمي وَ
لَمْ تَحْفَظْ قَرابَتي مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله
؛ خدا نسل تو را ريشه كن كند و به هيچ كارت بركت ندهد و بر تو كسى را چيره
سازد كه سرت را بعد از من در بستر از تن جدا سازد، همان گونه كه تو رشته رحم مرا
قطع كردى، و پيوند مرا با رسول خدا ناديده گرفتى!».
آنگاه امام با صداى رسا اين آيه را تلاوت كرد: « «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحاً وَآلَ
إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ* ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ
بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»؛ خداوند آدم و
نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برترى داد، آنها فرزندان (و دودمانى)
بودند كه (از نظر پاكى و تقوى و فضيلت) بعضى از بعضى ديگر گرفته شده بودند و
خداوند شنوا و داناست». [1]
در اين هنگام على اكبر بر سپاه اموى حمله كرد در حالى كه اين رجز را مىخواند:
أنَا عَلىُّ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِىٍ
نَحْنُ وَ بَيْتِ
اللَّهِ اوْلى بِالنَّبِىِ
وَاللَّهِ لَايَحْكُمُ فِينَا ابْنُ
الدَّعِىِ
أَطْعَنُكُمْ
بِالرُّمْحِ حَتّى يَنْثَني
أَضْرِبُكُمْ بِالسَّيْفِ أَحْمي عَنْ أبي
ضَرْبَ غُلامٍ
هاشِمِىٍّ عَلَويّ
«منم على پسر حسين فرزند على، به خانه
خدا سوگند! ما به رسول خدا از همه كسى سزاوارتريم. به خدا سوگند! پسر زياد را
نمىرسد كه درباره ما حكم كند. آنقدر با نيزه بر شما بزنم تا كج شود، در حمايت از
پدرم، با شمشير بر شما ضربت فرود آورم ضربتى چون ضربت جوان هاشمى علوى!».