اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 428
پيامبران در آن با يكديگر ديدار كردهاند و به آن «عمورا» گفته مىشود. تو در
آنجا به شهادت خواهى رسيد و با تو گروهى از يارانت كه (از شوق لقاى پروردگار) درد
ضربات شمشير و نيزه را احساس نمىكنند، به شهادت خواهند رسيد».
آنگاه اين آيه را تلاوت كرد: « «قُلْنَا
يَا نَارُ كُونِى بَرْداً وَسَلَاماً عَلَى إِبْرَاهِيمَ»؛ گفتيم، اى آتش بر ابراهيم سرد و سلام باش) [1]، آن جنگ نيز بر تو و يارانت سرد و سلام خواهد
بود». [2]
***
مقام والاى ياران و اصحاب سيّد الشهدا
عليه السلام در اين چند جمله به خوبى نمايان است، آنها چنان فانى در عشق خداوند
بودند، كه حتّى درد ضربات شمشير و نيزه را بر بدنهاى خود احساس نمىكردند.
جاى تعجّب نيست، هنگامى كه در يك عشق مجازى زودگذر زنان مصر دستهاى خود را بى
خبر ببرند و آگاه نشوند، اين پاكبازان كوى عشق الهى و شهادت، نبايد زخم تير و خنجر
را بر پيكر خود احساس كنند.
آرى! آنها ابراهيموار در آتش نمروديان زمان وارد شدند و اين آتش بر آنها برد
و سلام شد و لذّت ديدار محبوب همه چيز را از ياد آنها برد!
77- بشتابيد اى دليرمردان!
روز عاشورا عمر بن سعد تير را بر كمان نهاد و به سوى ياران امام هدف گرفت و
رها ساخت و گفت: همگى نزد امير (عبيداللَّه بن زياد) گواهى دهيد اوّل كسى كه به
سوى آنان تير انداخت من بودم! به دنبال او لشكرش سپاه امام را تيرباران كردند.