اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 416
بنگريد) سپس مهلتم ندهيد (و هر كارى از دستتان ساخته است انجام دهيد)». [1]
« «إِنَّ وَلِيِّىَ اللَّهُ الَّذِى نَزَّلَ الْكِتَابَ
وَهُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ»؛ ولى و سرپرست
من خدايى است كه قرآن را نازل كرده و او ولايت و سرپرستى همه صالحان را برعهده
دارد». [2]
خواهران و دختران امام با شنيدن اين سخنان، گريستند و صدايشان به زارى برخاست.
امام برادرش عباس و فرزندش على اكبر عليه السلام را به سوى آنان فرستاد و فرمود:
؛ آنان را آرام كنيد. به جانم سوگند! پس از اين بسيار خواهند گريست».
چون آنها ساكت شدند، حمد و ثناى الهى را بجا آورد و خدا را به عظمت ياد كرد و
بر پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و فرشتگان خدا و پيامبران الهى درود
فرستاد، چنان با شيوايى و فصاحت سخن گفت كه راوى مىگويد: به خدا سوگند! سخنى با
اين زيبايى، نه پيش از آن و نه بعد از آن از كسى نشنيدم.
أَوَ لَمْ يَبْلُغْكُمْ قَوْلٌ مُسْتَفيضٌ فيكُمْ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى
الله عليه و آله قالَ لي وَ لِأَخي: «هذانِ سِيِّدا شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ؟!»