. «حمد و سپاس از آنِ خداست، آنچه او بخواهد (همان شود)، و هيچ توان و قوّتى
جز به كمك او نيست، و درود خداوند بر فرستادهاش (حضرت محمّد صلى الله عليه و
آله). (آگاه باشيد!) قلّاده مرگ بر گردن آدميزاده، همانند گردنبندى است بر گردن
دختران جوان (مرگ هميشه همراه آدمى است). اشتياق من به ديدار گذشتگانم (پدر و
مادرم و جدّ و برادرم) همانند اشتياق يعقوب به ديدار يوسف است! براى من شهادت گاهى
برگزيده شده كه به يقين به آن خواهم رسيد و گويا مىبينم گرگان درنده بيابان- بين
نواويس و كربلا- بند بند تنم را پاره پاره كرده و گويى از من شكمهاى تهى و
مشكهاى خالى خود را پر مىكنند. از آن روز كه (روز عاشورا) قلم تقدير الهى بر آن
رقم خورده است، گريزى نيست! خشنودى خداوند خشنودى ما اهل بيت است. (آنچه را كه
خداوند بدان خشنود است ما اهل بيت نيز به همان خشنوديم). ما در برابر بلا و آزمايش
الهى شكيباييم و او پاداش عظيم صابران را به ما خواهد داد. هرگز پاره تن رسول خدا
از وى جدا نمىشود و در حظيرة القدس (درجات عالى بهشت) به او ملحق خواهد شد، و
چشمان رسول خدا صلى الله عليه و آله به ذرّيهاش روشن مىشود و وعدهاش توسّط آنان
وفا خواهد شد. هر كس آماده است خون خود را در راه ما نثار
كند و خود را آماده لقاى خداوند سازد، با ما رهسپار شود، چرا كه من- به خواست خداوند- فردا صبح حركت خواهم كرد». [1]
***
[1]. ملهوف (لهوف)، ص 126 و
بحارالانوار، ج 46، ص 366 و 367.
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 349