اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 323
گفتار سرزنش نمىكنم؛ زيرا تو همان كسى هستى كه پيامبر خدا صلى الله عليه و
آله، تو را- هنگامى كه هنوز در صلب پدرت حكم بن عاص بودى- لعنت كرد. به يقين آن كس
را كه پيامبر خدا لعنت كند، از او جز اين انتظار نمىرود كه مرا به بيعت با يزيد
فرا خواند!».
سپس فرمود:
«إِلَيْكَ عَنِّي يا عَدُوَّ اللَّهِ! فَإِنَّا أَهْلُ بَيْتِ رَسُولِ اللَّهِ
صلى الله عليه و آله وَ الْحَقُّ فينا وَ بِالْحَقِّ تَنْطِقُ أَلْسِنَتُنا، وَ
قَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله يَقُولُ: «الْخِلَافَةُ
مُحَرَّمَةٌ عَلى آلِ أبي سُفْيانَ، وَ عَلى الطُّلَقاءِ أَبْناءِ الطُّلَقاءِ
...»
؛ از من دور شو اى دشمن خدا! ما اهل بيت رسول خداييم و حقّ هميشه در ميان
ماست، و زبان ما جز به حقّ سخن نمىگويد. من خود از پيامبر خدا شنيدم كه مىفرمود:
«خلافت بر دودمان ابوسفيان و بر آزادشدگان (به دست پيامبر پس از فتح مكّه) و
فرزندان آنها، حرام است». [1]
مروان با شنيدن سخن امام حسين عليه السلام به خشم آمد و گفت: من هرگز تو را
رها نخواهم كرد، مگر آنكه با يزيد بن معاويه بيعت كنى!
شما خاندان ابوتراب كينه فرزندان ابوسفيان را در دل داريد، و البتّه جا دارد
كه با آنها دشمن باشيد و آنان نيز با شما دشمنى ورزند.
امام فرمود:
«وَيْلَكَ يا مَرْوانُ! إِلَيْكَ عَنّي فَإِنَّكَ رِجْسٌ، وَ إِنَّا أَهْلُ
بَيْتِ الطَّهارَةِ الَّذينَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلى نَبِيِّهِ
مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله فقال:
«إِنَّمَا يُرِيدُ
اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ
تَطْهِيراً»؛ واى بر تو اى مروان! از من دور شو كه تو
پليدى و ما از اهل بيت طهارتيم كه خداوند درباره آنان به پيامبر صلى الله عليه و
آله وحى كرده است و فرمود: «خداوند مىخواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور
كند و كاملًا شما را پاك سازد». [2]
[1]. فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 23- 24؛
مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 184- 185 و بحارالانوار، ج 44، ص 326 (با تفاوت).