اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 272
1- خواستگارى امّ كلثوم
مرحوم بحرانى در كتاب «عوالم» چنين نقل مىكند: معاويه به مروان- كه استاندار
حجاز بود- نامهاى نوشت و از وى خواست «امّ كلثوم» دختر «عبداللَّه بن جعفر» را
براى فرزندش يزيد خواستگارى كند. مروان به سراغ عبداللَّه بن جعفر رفت و جريان
خواستگارى را با او در ميان گذاشت.
عبداللَّه گفت: اختيار «امّ كلثوم» به دست من نيست؛ بلكه به دست آقاى ما حسين
عليه السلام است كه دايى اين دختر است.
موضوع را به اطلاع امام حسين عليه السلام رساندند؛ فرمود: «از خداوند طلب خير
مىكنم؛ خدايا اين دختر را به آنچه مايه خشنوديت از آل محمّد است موفّق بدار!»
(روز موعود فرا رسيد) و مردم در مسجد
رسول خدا صلى الله عليه و آله اجتماع كردند؛ مروان نيز آمد و كنار امام حسين عليه
السلام نشست و گفت: امير مؤمنان! (اشاره به معاويه است!) به من فرمان داده است كه
«امّ كلثوم» را براى «يزيد» خواستگارى كنم و مهريه او را مطابق خواسته پدرش قرار
دهم، به هر مقدار كه باشد! همراه با آشتى ميان دو قبيله (بنى هاشم و بنىاميّه) و
نيز اداى ديون پدرش.
[سپس خطاب به امام حسين عليه السلام
گفت:] بدان! كسانى كه به خاطر وصلت شما با يزيد به حال شما غبطه مىخورند، بيشترند
از كسانى كه به يزيد به سبب وصلتش با شما غبطه بخورند. (آنگاه گفت:) مايه شگفتى
است كه چگونه يزيد براى كسى مهريه قرار مىدهد و حال آن كه وى در شأن و منزلت
همتايى ندارد و مردم با توسّل به روى او طلب باران مىكنند. اى اباعبداللَّه! سخنم
را با نظر مثبت پاسخ بگو!