اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 205
نگذشت و چون از شاميان شنيد كه او را براى خلافت آينده مناسب مىدانند، وى را
توسّط طبيب مخصوص خويش به قتل رساند. [1]
جمعى از مورّخان چون يعقوبى و ابن اثير [2]، بر اين باورند كه اوّلين بار طرح ولايتعهدى يزيد به صورت
رسمى توسط «مغيرة بن شعبه» كليد زده شد. معاويه بنا داشت مغيره را از حكومت كوفه
عزل كند و سعيد بن عاص را به جايش منصوب نمايد، ولى مغيره پس از اطّلاع از اين
تصميم، به سرعت خود را به شام رساند و براى تحكيم موقعيّت خويش، ولايتعهدى يزيد
را به معاويه پيشنهاد داد و افزود كه راضى كردن مردم كوفه با من.
معاويه كه مقصود اصلى مغيره را دريافت، گفت، به كوفه بازگرد و به اين كار
بپرداز!
پس از آن معاويه در نامهاى به «زياد» حاكم بصره نوشت:
«مغيره مردم كوفه را به بيعت يزيد
فراخوانده است، تو شايستهترى كه نسبت به پسر برادرت! اين كار را انجام دهى!
هنگامى كه نامهام به دست تو رسيد مردم بصره را جمع كن و از آنها براى يزيد بيعت
بگير!».
وقتى كه نامه معاويه به زياد رسيد، در شگفتى فرو رفت و به معاويه چنين پيام
داد:
«يزيد مردى است كه با سگها و
ميمونها بازى مىكند و جامههاى رنگارنگ مىپوشد و پيوسته شراب مىنوشد و شب را
با ساز و آواز مىگذراند، اگر مردم را به بيعت وى بخوانم به ما چه خواهند گفت؟ در
حالى كه هنوز مردانى چون عمر و عبداللّه بن زبير در ميانشان هستند. يزيد را وادار
كه يكى دو سال به اخلاق اينان درآيد! شايد بتوان در آن صورت مردم را به اين
[1]. مراجعه شود به: الغدير، ج 10، ص
233؛ الاستيعاب، شرح حال عبدالرّحمن و تاريخ طبرى، ج 4، ص 171.