اسم الکتاب : دائرة المعارف فقه مقارن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 70
اصلاحاتى در
گستره فقه اسلامى قرار مىگيرد كه دليل عمده آنها همان سيره عقلا است كه اسلام با
سكوت و عدم ردع، آن را امضا نموده است و تعداد زيادى از كتب فقهيه را شامل مىشود.
همچنين نهادهاى مهمى مانند نهاد خانواده، انواع شركتها، و مهمتر از همه نهاد
حكومت و دستگاه قضايى كه در عرف عقلا از قديم الايّام بوده، نيز با اصلاحاتى از
سوى اسلام پذيرفته شده و بخش سياسات را در فقه اسلامى تشكيل داده است.
3. مقتضاى
اصل اوّلى در روايات معصومان بر شمول و جاودانگى است
شكى نيست كه
روايات صادره از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و امامان اهل بيت عليهم السلام
يكنواخت نيست و از اقسام مختلفى برخوردار است:
قسمت اعظم
بلكه قريب به اتفاق اين روايات ناظر به بيان احكام همگانى و دائمى اسلام است كه
تغييرناپذير مىباشد و به مقتضاى
«حلال محمّد حلال أبداً إلى يوم القيامة و حرامه
حرام أبداً إلى يوم القيامة» [1]
رنگ جاودانگى
بر خود گرفته است.
بخش ديگرى از
آنها- كه بسيار محدود است- با بعضى از قرائن ناظر به احكام مقطعى درباره زمان يا
مكان خاصى بوده و به اصطلاح از قبيل «قضيه خارجيه» است نه مثل بخش اوّل كه از قبيل
«قضيه حقيقيه» مىباشد، مانند طرز تقسيم آب مدينه ميان كشاورزان و نهى از جلوگيرى
از اضافه آب چاهها (و قرار دادن آن در اختيار ساير نيازمندان)
[2] يا آنچه از امير مؤمنان على عليه السلام در نهج البلاغه در شرح حديث
پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله
«غيِّروا الشيب و لا تشبّهوا باليهود
؛ موهاى سفيد
خود را رنگ كنيد و مانند يهود نباشيد» وارد شده كه فرمود:
«انما قال صلى الله عليه و آله ذلك والدين قُلّ
و أمّا الان و قد اتسع نطاقه و ضرب بجرانه فامرؤٌ و ما اختار
؛ اين سخن را
زمانى فرمود كه پيروان اسلام كم بودند، اما امروز كه اسلام گسترش يافته و استوار و
پايدار شده هركس مختار است». [3]
بخش سومى از
كلمات آن پيشوايان بزرگ نيز با بعضى از قرائن، ناظر به راهنمايىهاى عادى و معمولى
بوده كه به عنوان يك فرد متفكّر و آگاه، شخص خاصى را هدايت به بعضى از مسائل مختلف
زندگى مىكردند مانند برخى از دستورات غذايى و طبّى كه از آن بزرگواران رسيده است.
اكنون سؤال
اين است كه در صورت شكّ، مقتضاى اصل اوّلى چه مىباشد؟
ممكن است
گفته شود كه اصل اوّلى: الف) بر شمول و همگانى بودن و عدم اختصاص به فرد يا گروهى
خاص است. ب) اصل بر اين است كه آنچه را معصوم فرموده حكم اللَّه است نه يك
راهنمايى عادى و معمولى. ج) و اصل بر جاودانگى و استمرار آن تا روز قيامت و عدم
اختصاص به زمان و يا منطقه خاص مىباشد.
همه اين جهات
سهگانه به خاطر ظهور جايگاه و مسند و منصبى است كه معصوم بر آن تكيه زده، يعنى
«ظهور حال» كه همانند ظهور كلامش حجّت است