اين نكته نيز قابل توجّه است كه صحت و فساد امرى نسبى است و ممكن است يك عمل
نسبت به كسى صحيح و نسبت به كسى ديگر فاسد به حساب آيد مثلًا نماز نشسته نسبت به
كسى كه قادر بر ايستادن است باطل و نسبت به عاجز از آن، صحيح مىباشد.
حنفيه گفتهاند: معامله باطل و فاسد با يكديگر فرق دارد. باطل آن است كه اصل
آن تشريع نشده است مثل بيع معدوم. فاسد آن است كه اصل آن تشريع شده ولى به خاطر
وصفى ممنوع شده است، مثل بيع ربوى. [2]
د) ادا، قضا و اعاده
در ارتباط با انجام تكليف سه اصطلاح ديگر نيز وجود دارد كه در اين قسمت به
آنها پرداخته مىشود:
واژه «ادا» در لغت، به معناى رساندن، پيوند دادن، بجا آوردن است. [3] اداى دين،
ايصال و رساندن دَيْن و بدهكارى به صاحب آن است [4] و در اصطلاح، «ادا» به معناى بجا آوردن عمل در
وقت است. در مقابل «قضا» كه اصطلاحاً عبارت است از انجام عمل در خارج وقت. البتّه
قابل ذكر است كه دو اصطلاح ادا و قضا در واجبات موقّت جريان دارد يعنى اگر واجب
موقّت در وقت مقرّرش انجام گردد، «ادا» بر آن اطلاق خواهد شد ولى اگر در وقت خود
انجام نشود چه عمداً ترك شده باشد و چه سهواً و در خارج وقت انجام شود، به آن
«قضا» مىگويند.
اين نكته نيز قابل توجّه است كه «ادا» در استعمالات فقها گاهى به همان معناى
لغوى مىآيد و در مطلق انجام وظيفه خواه در وقت يا خارج وقت استعمال مىشود.
«اعاده» عبارت است از تكرار كردن عمل
براى بار دوم يا بيشتر، اعم از اين كه در وقت مقرّر انجام پذيرد (اعاده به صورت
ادا) يا در خارج وقت (اعاده به صورت قضا). براى اعاده سه مورد مىتوان بيان كرد كه
در برخى از اين موارد اعاده عمل، واجب و در برخى مستحب است:
1. اعاده به جهت يقين به بطلان عمل سابق.
مانند اين كه نمازگزار متوجّه شود كه نمازش را بدون وضو خوانده است و آن را
براى بار دوم اعاده نمايد، در اين صورت اعاده نماز (چه در وقت و چه در خارج وقت)
واجب است.
2. اعاده به جهت احتمال بطلان عمل سابق.
مانند اين كه احتمال بدهد عمل سابق او خللى داشته در اين صورت گاه اعاده واجب
است مانند موارد «شبهه محصوره» مثل اين كه نمازگزار يقين دارد يكى از دو لباس او
نجس است در اين صورت وقتى نماز را در يكى از دو لباس بخواند، در ديگرى نيز بايد
نماز را تكرار كند. و گاه اعاده مستحب است