اسم الکتاب : دائرة المعارف فقه مقارن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 341
ديگر) [1] آن را
جايز دانستهاند. ابو حنيفه گفته: گرچه قاعده و قياس مقتضى عدم جواز است، اما
استحسان اقتضاى جواز مىكند. «و اصل هذا ان
اشتراط الخيار لغيره جايز استحساناً و فى القياس لا يجوز». [2]
فقهاى اماميّه نيز قائل به جواز جعل خيار براى شخص ثالث شدهاند، اما استدلال
آنها بر اساس استحسان نيست، بلكه عموم و اطلاقات نصوص شرعى اعمّ از آيات قرآن و
احاديث معصومين عليهم السلام را در اين مسأله جارى و لازم الاتباع دانستهاند [3] كه دلالت بر
وجوب التزام طرفين معامله به هر گونه شرط و توافق شرعى- كه مخالفت با شريعت نداشته
باشد- دارد.
مانند آيه شريفه «أَوْفُوا
بِالْعُقُودِ».[4] و روايت
امام صادق عليه السلام:
«المؤمنون عند شروطهم الّا كلّ شرط
خالف كتاب اللَّه عزّ و جلّ فلا يجوز
؛ مؤمنان نزد شروط و قراردادهاى خود پايبند هستند، مگر هر شرطى كه ناسازگار با
كتاب خدا باشد كه در آن صورت جايز (و لازم الاجرا) نخواهد بود». [5]
ه) مصالح مرسله
فلسفه تشريع احكام فقهى اسلام تأمين مصالح بشر و نجات وى از مفاسد است، از نظر
ما مسلمانان مقرّرات فقهى اسلام بهترين شكل تأمين مصلحت و سعادت انسان در ابعاد
مختلف است. امام غزالى مصالح بشر را در گستره پنج حوزه مصلحت: دين، جان، عقل، نسل
و مال مردم مطرح كرده است كه همه آنها مقاصد شريعت اسلامى مىباشند. [6]
جوامع بشرى نيز مصالحى را براى بشر شناسايى و تعريف كردهاند كه اسلام مصالح
واقعى آنها را تأييد و مصالح نادرست و موهوم آنها را انكار كرده است و نسبت به
برخى از مصالح ديگر مردم به نظر برخى سكوت اختيار نموده و رها كرده، و يا حدّ اقل
احاديث مربوط به آنها به دست ما نرسيده است. اين بخش سوم، حوزه «مصالح مرسله» است
كه گاه «استصلاح» و گاه در اصطلاح فقه اهل سنّت «استدلال» ناميده شده است. [7]
غزالى درجات مصالح بشر را در سه رتبه تفكيك كرده است:
1. مصالح ضرورى، كه اگر تأمين نشود اختلال در حيات ايجاد خواهد شد، مانند تحريم
جرائم و لزوم مجازات مجرمان.
2. مصالح حاجتى، كه مردم به آن نيازمندند و اگر تأمين نشود موجب تنگدستى و
مشقّت خواهد شد، امّا قابل تحمّل است، مانند تسلّط ولى بر ازدواج صغير و احكام
معاملات.
3. مصالح تحسينى، كه فقط رفاه و آسايش زندگى را تأمين مىكند. مانند: آداب
روابط اجتماعى