responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دائرة المعارف فقه مقارن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 33

فقه در فرهنگ قرآنى:

از ملاحظه مجموع آياتى كه در آن واژه فقه و مشتقات آن به كار رفته چند نكته بدست مى‌آيد:

الف) فقه در فرهنگ قرآنى به همان معناى لغوى، يعنى بصيرت و ريزبينى و ادراك دقيق استعمال شده است هر چند بعضى‌ [1] چنين پنداشته‌اند كه فقه در بعضى از آيات قرآنى مانند «قالُوا يا شُعَيْبُ ما نَفْقَهُ كَثِيراً مِمَّا تَقُولُ» [2] به معناى مطلق آگاهى است حال آن كه در اين گونه موارد نيز به معناى فهم دقيق است، زيرا چنين نبود كه آنان از حرف‌هاى شعيب، چيزى سر در نياورند بلكه با آنكه ظاهر سخنان آن حضرت درباره مبدأ و معاد و مسائل اخلاقى و غير آن را مى‌فهميدند، ليكن به جهت سيطره شهوات و خواسته‌هاى نفسانى، چون به حاقّ و روح بيانات او پى نمى‌بردند و نمى‌توانستند آن را باور كنند، مى‌گفتند: «ما كثيرى از آنچه را تو مى‌گويى نمى‌فهميم و دقيقاً از آن سر در نمى‌آوريم».

همچنين است آيه‌ «وَ إِنْ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ» [3] زيرا اين گونه نيست كه از خضوع و خشوع همه موجودات در مقابل خداوند و از تنزيه و تسبيحى كه لااقل در حدّ زبان حال دارند، چيزى نفهميم؛ آنچه براى ما نامعلوم و نامفهوم است حقيقت و كنه تسبيح آنان است كه به همان عدم فقه و عدم فهم دقيق بر مى‌گردد.

نيز اين گونه است آيه‌اى كه در شأن كفار وارد شده: «فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثاً» [4] و «زركشى» مدّعاى فوق را با آن نقض كرده است‌ [5]؛ زيرا قطعاً چنين نبود كه آنان از هيچ حديث و كلامى سر در نياورند و چيزى نفهمند.

آنچه گفته شد و معنايى كه در عرصه آيات، اختيار شد انطباقش در مورد آياتى چون‌ «... لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ ...» [6] و «انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ» [7] و «طُبِعَ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ» [8] و «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي‌ ... يَفْقَهُوا قَوْلِي» [9] و ... روشن‌تر است، خصوصاً وقتى كه دو آيه 97 و 98 سوره انعام با هم مقايسه و ملاحظه شود، زيرا- به تعبير علّامه طباطبايى در الميزان‌ [10]- در آيه 97 كه از نظر كردن در ستارگان و اوضاع سماويّه سخن مى‌گويد و فهم آن مؤونه زيادى نمى‌طلبد، تعبير به‌ «قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ» شده است: «وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها فِي ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ» و در آيه 98 كه از آيت نفس انسانى سخن دارد «وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ...» و فهم اسرار آن افزون بر بحث‌هاى نظرى نياز به مراقبت باطنى و تعمّق شديد و تثبّت بليغ دارد، تعبير به‌ «قَدْ فَصَّلْنَا


[1]. اين نقض از جانب زركشى در المنثور فى القواعد، ج 1، ص 2 صورت گرفته است.

[2]. هود، آيه 91.

[3]. اسراء، آيه 44.

[4]. نساء، آيه 78.

[5]. ر. ك: المنثور فى القواعد، ج 1، ص 2.

[6]. توبه، آيه 122.

[7]. انعام، آيه 65.

[8]. توبه، آيه 87.

[9]. طه، آيه 28.

[10]. الميزان‌، ج 7، ص 290.

اسم الکتاب : دائرة المعارف فقه مقارن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 33
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست