اسم الکتاب : پيدايش مذاهب المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 287
توضيح اين كه: مىدانيم بعد از افول ستاره علوم (دانشهايى كه از شناخت طبيعت
بحث مىكند) از شرق و سپرى شدن يك دوران فترت، بار ديگر از كشورهاى اروپايى سر بر
آورد و با آغاز رنسانس در اروپا دوران جديدى در تاريخ علوم آغاز گشت. هر روز كشف
تازهاى در زمينههاى مختلف صورت مىگرفت، و گاهى آن چنان پر سر و صدا بود كه
افكار را به لرزه در مىآورد، ولى اين اكتشافات در مسير خود با موانعى روبهرو بود
كه از همه مهمتر تعليمات كليسا، تهديدها، تكفيرها، خشونتها و شدّت عملهاى ارباب
كليسا بود.
آنها كه بيدار شدن افكار را سرآغازى براى مقاومت در برابر تعليمات خرافى كليسا
و فرو ريختن پايههاى عظيم قدرت خويش مىديدند، صف نيرومندى در برابر علماى طبيعى
ايجاد كردند و با تمام قدرت وارد ميدان شدند، ولى هر قدر آنها در آن روز قدرت
داشتند، قدرت علوم كه از نيروى نظام هستى و قانون تكامل سرچشمه مىگرفت، بيشتر بود
و سرانجام در برابر اين موج عظيم تسليم شدند، اگر چه دانشمندان نيز قربانىهاى
زيادى در اين راه دادند.
بديهى است برداشت دانشمندان طبيعى در اين موقع از مذهب به طور كلّى، همان
برداشتى بود كه از تعليمات كليسا داشتند، يعنى مذهب را با اين مشخّصات در نظر
مجسّم مىكردند:
1- مذهب عاملى براى ركود و عقب ماندگى فكرى و
مانعى بر سر راه آگاهى بشر از جهان هستى و علوم و دانشها.
2- مذهب وسيلهاى مؤثّر براى استبداد، خشونت و
كشتار افراد بىگناه.
3- مذهب مزاحم آزادىخواهى انسان در زمينههاى
سازنده فكرى و اجتماعى.
4- مذهب مانع بهبود زندگى مادّى و اقتصادى با
دعوت به سوى رهبانيّت.
5- مذهب پناهگاهى براى خرافات و مسائل غير علمى.
اسم الکتاب : پيدايش مذاهب المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 287