اسم الکتاب : پيام امام امير المومنين(ع) المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 448
لحظه كه شمشير «ابن ملجم» بر فرق مباركش وارد شد، فرمود: «فزت و ربّ الكعبة،
به پروردگار كعبه پيروز شدم (و رهايى يافتم)». [1]
3- چرا سكوت كردم؟
امام (ع) مىگويد: سكوت من به خاطر آگاهى بر اسرارى است كه اگر آن را آشكار
سازم همچون طنابها در چاههاى عميق به لرزه در مىآييد. روشن است كه چاهها هر چه
عميقتر باشند لرزش طناب و دلو در اعماق آنها بيشتر است، زيرا مختصر لرزشى در يك
سوى طناب تبديل به لرزش وسيعى در سوى ديگر مىشود.
امّا اين كه اين اسرار اشاره به كدام امر است، در ميان شارحان «نهج البلاغه»
گفتگوست و احتمالات زيادى در باره آن دادهاند، گاه آن را اشاره به وصيّت پيامبر
(ص) به سكوت و ترك درگيرى دانستهاند و گاه اشاره به آگاهيهاى آن حضرت بر عواقب
امور و مصالح و مفاسد جامعه اسلامى كه سبب سكوت مىگشت دانستهاند.
بعضى آن را اشاره به آگاهى آن حضرت بر احوال آخرت مىدانند يعنى من مسائلى از
جهان ديگر مىدانم كه اگر براى شما آشكار سازم تكان خواهيد خورد.
بعضى آن را اشاره به «قضا و قدر» حتمى الهى دانستهاند كه دامان امّت را فرو
گرفته و به بيراههها مىكشاند.
ولى انصاف اين است كه هيچ يك از اين احتمالهاى چهارگانه با محتواى خطبه و
جملههاى قبل و شأن ورود آن سازگار نيست و بهتر اين است كه گفته شود اين جمله
اشاره به دگرگونيهايى است كه در حال «صحابه» و مدّعيان اسلام و ايمان بعد از
پيامبر (ص) رخ مىداد و افرادى كه مردم ديروز، آنها را پرچمدار حق مىدانستند
پرچمدار ضلالت و باطل مىشوند و كسانى كه ديروز پشت سر