اسم الکتاب : پيام امام امير المومنين(ع) المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 359
حالى كه در باطن، مىدانست قابل مقايسه با هيچكدام نيستم. [1] اين جمله اشاره
به زمانى است كه عمر به وسيله مردى به نام «فيروز» كه كنيهاش «ابو لؤلؤ» بود به
سختى مجروح شد و خود را در آستانه مرگ ديد.
جمعى از صحابه نزد او آمدند و به او گفتند: «سزاوار است كسى را به جانشينى خود
منصوب كنى كه مورد قبول تو باشد» و او طىّ سخنان مشروحى كه در نكات، به آن اشاره
خواهد شد شش نفر را به عنوان شورا تعيين كرد:
(على (ع)، عثمان، عبد الرحمن بن عوف،
طلحه، زبير و سعد بن ابى وقاص) كه در عرض سه روز بنشينند و يكى را از ميان خود
انتخاب كنند و دستور داد «ابو طلحه انصارى» با پنجاه نفر از انصار، اين شش نفر را
در خانهاى جمع كنند تا با يكديگر براى تعيين خلافت مشورت نمايند و سرانجام، به
خاطر ارتباطاتى كه ميان چند نفر از آن شش تن بود عثمان انتخاب شد.
امام (ع) در اشاره به اين ماجرا، نخست مىفرمايد: «پناه بر خدا از اين شورا» (فيا للّه و للشّورى). [2] سپس به
نخستين نقطه ضعف اين شورا پرداخته، مىفرمايد: «كدام زمان بود كه در مقايسه من با
نخستين آنها- يعنى ابو بكر- (و برترى من بر او) شك و ترديد وجود داشته باشد تا چه
رسد به اين كه مرا همسنگ امثال اينها (اعضاى شورا) قرار دهند؟» (متى اعترض الرّيب فىّ مع الاوّل منهم، حتّى صرت اقرن الى
هذه النّظائر).
اين نهايت تأسف مولا را از حقكشىهايى كه در مورد آن حضرت صورت گرفت آشكار
مىسازد و اشاره به اين حقيقت مىكند كه اگر مىخواستند
[1] در مقاييس اللغة آمده است كه يكى
از دو معنى اصلى «زعم» عبارت است از سخنى كه واقعيت ندارد و گويندهاش نيز به آن
مطمئن نيست.
[2] لام در «للّه» مفتوح است و براى
استغاثه مىباشد و لام در «للشورى» مكسور است و مستغاث منه مىباشد.
اسم الکتاب : پيام امام امير المومنين(ع) المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 359