اسم الکتاب : اسلام و كمكهاى مردمى المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 62
جهاد در سر
داشتند ولى فقير و نيازمند بودند و نمىتوانستند حتّى وسايل ساده جنگى تهيّه كنند،
چنانكه قرآن نقل مىكند كه آنها مىآمدند و از پيغمبر مىخواستند كه وسيله جنگ
براى آنها فراهم سازد و آنان را به ميدان جهاد برساند و چون وسيله فراهم نبود
غمناك و افسرده با چشم اشكبار برمىگشتند (تولّوا
واعينهم تفيض من الدّمع حزناً ألّا يجدوا ما ينفقون[1]؛
با چشمان گريان و پر اشك برمىگشتند محزون بودند كه چرا مالى نداشتند وسيله تهيه
كنند و در جنگ حاضر گردند.)!
از سوى ديگر،
اين آيه هر چند در ذيل آيات جهاد آمده است ولى يك حقيقت گسترده اجتماعى را مىتوان
از آن استفاده كرد و آن اين كه انفاق بهطور كلّى سبب رهايى افراد اجتماع از هلاكت
است، و بعكس هنگامى كه انفاق فراموش شود و ثروتها در يك قطب اجتماع جمع گردد،
اكثريّتى محروم و بينوا به وجود مىآيند، و ديرى نخواهد گذشت كه انفجار عظيمى در
اجتماع به وجود مىآيد كه نفوس و اموال سرمايهداران در آتش آن خواهد سوخت!
از اين جا
ارتباط مسأله «انفاق» و «پيشگيرى از هلاكت» روشن مىگردد.
بنابراين،
انفاق قبل از آن كه به حال محرومان مفيد باشد به نفع ثروتمندان است. آرى، تعديل
ثروت حافظ ثروت است؛ على عليه السلام به همين حقيقت اشاره مىكند آنجا كه
مىفرمايد: