اسم الکتاب : اسلام و آزادى بردگان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 28
هر دانشمند
يك نوع عقيده مذهبى دارد:
اما در
اينجا براى اينكه يك عدّه هستند كه ميل دارند اين مطلب را تنها از زبان ما
نشنوند و از زبان دانشمندان غرب هم شهادت و اعترافى به اين گونه مسائل بشنوند، لذا
در اينجا سخنى از دانشمند معروف معاصر «انيشتين» كه از بزرگترين متفكّران عصر ما
محسوب مىشود را عيناً مىآوريم تا روشن شود حتى بزرگترين دانشمندان علوم طبيعى
معترفند كه هر دانشمندى، هر عالمى؛ هر متفكّرى در جهان يك نوع عقيده مذهبى محكم
داشته حتى آنهايىكه ظاهراً در طليعه صفوف ماترياليستها و يا آنهئيستها و منكران
خدا قرار دارند آنها هم خالى ازعقيده مذهبى نيستند.
بلكه انيشتين
از اين بالاتر مىگويد، او مىگويد:
اصلًا چيزى
كه سبب شد دانشمندان و متفكران و مكتشفان و مخترعان در تمام طول قرون و اعصار در
مسائل علمى پيشرفت پيدا كنند همين عقيده مذهبى آنها بود، و اگر اين اعتقاد مذهبى
نبود آنها موفق به اين كشفيات نمىشدند، شايد اين مطلب براى بعضى از خوانندگان
محترم خيلى عجيب باشد كه «اگر دانشمندان عقيده مذهبى نداشتند موفق به كشف حقايق
اين عالم نمىشدند». هم اكنون به روشنى خواهيم ديد كه تمام دانشمندان در واقع از
يك نيروى مذهبى، و اعتقاد به خدا در كشفيات علمى خود الهام و مدد مىگرفتند.
اكنون اصل
عبارت انيشتين را دقت كنيد، عبارت در كتابى است به نام «دنيايى كه من مىبينم» اصل
كتاب تأليف انيشتين و به فارسى هم برگردانده و منتشر شده است:
«به سختى مىتوان در ميان مغزهاى متفكّر جهان
كسى را يافت كه داراى يك نوع احساس مذهبى مخصوص به خود نباشد، اين مذهب با مذهب يك
شخص عامى فرق دارد، خداى يك فرد عامى با خداى متفكّران فرق دارد، خداى يك فرد عامى
موجودى است كه او به رحمتش اميدوار و از قهر و غضبش گريزان، احساسى كه تغيير شكل و
تعالى احساسات كودكى نسبت به پدر است، ولى يك دانشمند مصلح معتقد به قانون علّيّت
عالم وجود مىباشد امّا مذهب اين دانشمند چيست؟ مذهبش؛ تحيرى شعفآور از نظام عجيب
و دقيق كائنات است كه گاه گاه پرده از روى اسرارى بر مىدارد كه در مقايسه با آن
تمام تلاشها و تفكّرات منظّم بشرى، انعكاسى ناقابل بيش نيست».
يعنى مذهبى
كه آدم متفكّر دارد غير مذهب آدم عامى است، آدم عامى از ترس مىرود بسوى خدا، و يا
از شوق بهشت. امّا مذهب يك متفكّر مولود اين نظام عالم هستى و قوانين جهان آفرينش
است.
وقتى نگاه به
اين نظام عجيب شگفتانگيز مىكند يك حال تحيّر و اعجاب آميخته با شعف به او دست
مىدهد و همين او را وادار به تلاش و كوشش براى درك قوانين اين عالم مىكند و هر
وقت پرده از روى قانون و نظمى از نظامات اين جهان بر مىدارد تمام خستگيها و
تلاشهايى كه در اين راه به كار برده در برابر آن قانونى كه كشف كرده بسيار ناچيز و
بىارزش جلوه مىكند يعنى روح او در برابر اين تلاشها و زحمتها
اسم الکتاب : اسلام و آزادى بردگان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 28