اسم الکتاب : اخلاق در قرآن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 81
سودجويى مىرود كه پشتوانه اصلى آن بوده است.
2- پشتوانه عقلى-
فلاسفهاى كه معتقد به حاكميّت عقل بر همه چيز و لزوم پيروى از آن در همه چيز
هستند، پشتوانه مسائل اخلاقى را درك عقل از خوب و بد اشياء مىدانند؛ مثلًا،
مىگويند عقل بخوبى درك مىكند كه شجاعت فضيلت است، و بزدلى و جبن رذيلت، و همچنين
امانت و صداقت، كمال است، و خيانت و دروغگويى نقصان، و همين ادراك عقلى است كه ما
را به دنبال فضائل اخلاقى مىفرستد و از رذائل باز مىدارد.
بعضى ديگر پشتوانه را ادراك وجدان مىدانند، مىگويند وجدان كه همان عقل عملى
است مهمترين سرمايه انسان مىباشد؛ عقل نظرى را ممكن است فريب داد ولى وجدان چنين
نيست و مىتواند رهبر حقيقى بشر باشد.
بنابراين، همين كه وجدان ما مىگويد امانت، صداقت، ايثار، فداكارى، سخاوت و
شجاعت خوب است، همين كافى است كه ما را براى رسيدن به اين نيكيها بسيج كند، و همين
كه مىگويد: بخل، خودخواهى، و خودپرستى بد است، كافى است ما را از آن باز دارد.
به اين ترتيب، پشتوانه عقلى و وجدانى به هم مىرسند، و دو تعبير مختلف از يك
واقعيّت است.
بىشك وجود اين پشتوانه، يك واقعيّت است و مىتواند در حدّ خود انگيزه مطلوبى
براى نيل به تربيت نفوس و فضائل اخلاقى بوده باشد.
ولى با توجّه به اين كه- همان گونه كه در بحث وجدان در جاى خود گفتهايم [1]- از يك سو
وجدان را گاه مىتوان فريب داد، و از سوى ديگر، وجدان با تكرار بديها و زشتيها
تدريجاً به آن خو مىگيرد، و تغيير رنگ مىدهد، و گاه بكلّى حساسيّت خود را از دست
داده يا تبديل به ضد مىشود، و از سوى سوم، وجدان يا عقل عملى با تمام قداست و
اهمّيّتى كه دارد مانند عقل نظرى خطا پذير است؛ هرگز نمىتوان تنها بر آن تكيه كرد
و