اسم الکتاب : اخلاق در قرآن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 220
بازگشت كننده به رحمت يا بسيار توبه پذير) است.
در واقع واژه «توبه» مشترك لفظى يا معنوى است ميان «خدا» و «بندگان» (ولى
هنگامى كه به بنده نسبت داده شود با كلمه «الى» متعدّى مىشود و هنگامى به خدا
نسبت داده شود با كلمه «على») [1]
در «المحجّة البيضاء» درباره حقيقت توبه چنين آمده است كه توبه سه ركن دارد،
نخست «علم» و دوم «حال» و سوم «فعل» كه هر كدام علّت ديگرى محسوب مىشود.
منظور از «علم» شناخت اهمّيّت ضرر و زيانهاى گناهان است، و اين كه حجاب ميان
بندگان و ذات پاك محبوب واقعى مىشود. هنگامى كه انسان اين معنى را بخوبى درك كند،
قلب او به خاطر از دست دادن محبوب ناراحت مىشود و چون مىداند عمل او سبب اين امر
شده، نادم و پشيمان مىگردد؛ و اين ندامت سبب ايجاد اراده و تصميم نسبت به گذشته و
حال و آينده مىشود.
درزمان حال آنعمل را تركمىگويد، ونسبت بهآينده تصميم بر تركگناهى كهسبب
از دست دادن محبوب مىگردد مىگيرد، و نسبت به گذشته درصدد جبران بر مىآيد.
در واقع نور علم و يقين سبب آن حالت قلبى مىشود كه سرچشمه ندامت است، و آن
ندامت سبب موضعيگريهاى سه گانه نسبت به گذشته و حال و آينده مىگردد. [2]
اين همان چيزى است كه بعضى از آن به عنوان انقلاب روحى تعبير كردهاند، و
مىگويند توبه نوعى انقلاب در روح و جان آدمى است كه او را وادار به تجديد نظر در
برنامههاى خود مىكند.
2- وجوب توبه
تمام علماى اسلام در وجوب توبه اتّفاق نظر دارند، و در متن آيات قرآن مجيد
كراراً به آن امر شده است؛ در آيه 8 سوره تحريم مىخوانيم: