اين حديث به خوبى گواهى مىدهد كه در هر عصر و زمانى امام معصومى وجود دارد كه
بايد او را شناخت، و عدم شناسائى او آنچنان زيانبار است كه انسان را در سرحد دوران
كفر و جاهليّت قرار مىدهد.
آيا منظور از امام و پيشوا در اين حديث همان كسانى است كه در رأس حكومتها
قرار دارند، چنگيزها و هارونها و زمانداران وابسته؟
بدون شك جواب اين سؤال منفى است، چرا كه زمامداران غالباً افرادى نادرست و
ظالم و گاه وابسته به شرق و غرب، و عامل سياستهاى بيگانه بوده و هستند، و مسلماً
شناسايى آنها و پذيرش امامتشان انسان را به «دارالبوار» و جهنم مىفرستد.
پس روشن مىشود كه در هر عصر و زمانى امامى معصوم است كه بايد او را پيدا كرد
و رهبرى او را پذيرا شد.
البته اثبات امامت يكايك امامان علاوه بر طريق فوق از طريق نصوص و رواياتى كه
از هر امام سابق نسبت به امام لاحق رسيده و همچنين از طريق اعجاز آنها نيز محقق
است.