اسم الکتاب : خرد گرايى در قرآن و حديث المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 381
پشت خود را پوشاند و چنين رجز خواند: امروز بعضى از عورت يا تمامش آشكار مىشود و آنچه آشكار شد، آن را حلال نمىدانم.
پس از آنكه طواف را تمام كرد، گروهى از او خواستگارى كردند، ولى زن گفت همسر دارم.
ح: انكار رستاخيز
قرآن
و امّا كسانى كه كافر شدند، [بدانها مىگويند:] پس مگر آيات من بر شما خوانده نمىشد و [لى] تكبّر نموديد و مردمى بدكار بوديد؟ و چون گفته شد: وعده خدا راست است و شكى در رستاخيز نيست؛ گفتيد: ما نمىدانيم رستاخيز چيست؛ جز گمان نمىورزيم و ما يقين نداريم؛ و [حقيقت] بديهايى كه كردهاند، بر آنان پديدار مىشود و آنچه را كه بدان ريشخند مىكردند، آنان را فرو مىگيرد و گفته مىشود: همانگونه كه ديدار امروزتان را فراموش كرديد، امروز شما را فراموش خواهيم كرد، و جايگاهتان در آتش است و براى شما ياورانى نخواهد بود.
پژوهشى در عقايد جاهليت
اعراب زمان جاهليت، در زمانى كه آمدن رسول و وحى به تأخير افتاده بود، به وادى ضلالت فرو رفته، حيران و سرگردان و دچار تشتّت مذهبى و فكرى بودند.
متن ذيل به نحلههاى عمده آنان اشارهاى كوتاه دارد:
1- به خدا و معاد معتقد نبودند و هستى را محدود به همين دنيا مىپنداشتند و مىگفتند: وَ قالُوا ما هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما يُهْلِكُنا إِلَّا الدَّهْرُ.[1] غير از زندگانى دنياى ما [چيزى ديگرى] نيست. مىميريم و زنده مىشويم و ما را جز طبيعت، هلاك نمىكند.