اسم الکتاب : حكمت نامه امام حسين المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 587
ه دعاى امام، هنگام شهادت قاسم بن الحسن
431. مقتل الحسين عليه السلام، خوارزمى در بيان بر خاك افتادن قاسم بن الحسن: امام حسين عليه السلام بر سرِ جوان ايستاد .... سپس او را بر دوش كشيد ... و او را آورد تا در كنار كشتگانِ از خاندانش نهاد. سپس نگاهش را به سوى آسمان كرد و گفت: «خداوندا! آنان را يكيك، بشمار و هيچيك را وا مگذار و هيچگاه، آنان را نيامرز. پسرعموهاى من! شكيبا باشيد. خاندان من! شكيبا باشيد. پس از امروز، ديگر هيچگاه خوارى نخواهيد ديد».
و دعاى امام، هنگام اصابت تير به صورتش
432. تاريخ دمشق به نقل از مسلم بن رباح (وابسته امام على عليه السلام): روزى كه امام حسين عليه السلام كشته شد، با او بودم. تيرى به صورتش اصابت كرد. به من فرمود: «اى مسلم! دستانت را زير خون بگير».
دستانم را زير خون گرفتم. چون پُر شدند، فرمود: «آن را در دستم بريز».
من ريختم. پس خون را با دستانش به آسمان پاشيد و گفت: «خداوندا! [انتقام] خون فرزند دختر پيامبرت را بگير».
قطرهاى از آن خون به زمين نريخت.
ز آخرين دعاى امام
433. مصباح المتهجّد: آخرين دعاى امام عليه السلام هنگامى كه او در ميان گرفتند و مغلوب شد،
[اين بود]: «خداى والا مكان، سِتُرگِ چيره، چارهساز، بىنياز از آفريدهها، بزرگىات فراگير، توانا بر هر چه بخواهى، رحمتت نزديك، وعدهات راست، فرو ريزنده نعمت، نيكوْ آزمون، نزديك چون خوانده شوى، محيط بر هر چه آفريدى، پذيرنده توبه آن كه به سويت باز گردد، توانا بر هر چه اراده كنى، دريابنده هر چه بجويى، سپاسگزار، چون سپاسَت بگزارند و ياد كننده، چون يادت كنند! از سرِ نياز، تو را مىخوانم و از سرِ نادارى به تو رغبت مىورزم و از سرِ ترس، به تو پناه مىبرم و از سرِ اندوه، نزد تو مىگِريم و از سرِ ضعف، يارىات را مىطلبم و براى كفايت كردن، بر تو توكّل مىكنم. ميان ما و قوم ما داورى كن كه آنان، ما را فريفتند و نيرنگ زدند و ما را وا نهادند و به ما خيانت كردند و ما را كُشتند، در حالى كه ما خاندان پيامبرت و فرزندان حبيبت، محمّد بن عبد اللّه هستيم كه به رسالتت برگزيدى و بر وحىات امينش كردى. پس براى ما فرجى و گشايشى قرار ده، به رحمتت، اى مهربانترينِ مهربانان!».
اسم الکتاب : حكمت نامه امام حسين المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 587