responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : حكمت نامه امام حسين المؤلف : محمدی ری‌شهری، محمد    الجزء : 1  صفحة : 305

8/ 2 خوددارى امام از بيعت با يزيد

252. الفتوح: چون مروان امام حسين عليه السلام را به بيعت با يزيد فرمان داد، امام عليه السلام فرمود: «واى بر تو! آيا مرا به بيعت با يزيد، فرمان مى‌دهى، در حالى كه او مردى فاسق است؟! اى كه لغزشت بزرگ است! سخنِ بس بيراهى گفتى. من، تو را بر سخنت سرزنش نمى‌كنم كه تو بر زبان پيامبر خدا لعنت شدى، در حالى كه هنوز در پشت پدرت، حكم بن ابى عاص بودى، و لعنت شده پيامبر خدا، جز اين نمى‌تواند باشد كه به بيعت با يزيد، فرا بخواند».

سپس امام عليه السلام فرمود: «اى دشمن خدا! از من دور شو كه ما خاندان پيامبر خداييم و حق، ميان ماست و زبان‌هايمان، به حق سخن مى‌گويد. شنيدم كه پيامبر خدا مى‌فرمايد:" خلافت بر خاندان ابو سفيان و نيز بر آزادشدگان‌[1] فرزندان آزادشدگان، حرام است و چون معاويه را بر منبر من ديديد، شكمش را بشكافيد".

به خدا سوگند، اهل مدينه، او را بر منبر جدّم ديدند و آنچه فرمان يافته بودند، نكردند و خدا هم، آنان را به پسرش يزيد، مبتلا كرد. خدا عذابش را در آتش دوزخ بيفزايد!».

253. مثير الأحزان: مروان به وليد، حاكم مدينه، اشاره كرد كسانى را كه به بيعت با يزيد رضايت نداده‌اند، گردن بزند. امام حسين عليه السلام به مروان فرمود: «واى بر تو،

اى پسر زنِ كبود چشم![2] تو به گردن زدن من فرمان مى‌دهى؟ نادرست گفتى و پستى كردى. ما اهل بيت نبوّت و معدن رسالتيم و يزيد، فاسق، شراب‌خوار و قاتل مردم است. مانند من، با مانند او بيعت نمى‌كند؛ امّا ما و شما منتظر مى‌مانيم تا ببينيم كداميك از ما به خلافت و بيعت، سزاوارتريم».


[1] آزادشدگان( طُلَقاء)، كسانى بودند كه تا فتح مكّه، مسلمان نشده بودند و پيامبر صلى الله عليه و آله در روز فتح مكّه، آنان را به اسارت نگرفت و آزادشان نمود.

[2] به مروان و فرزندانش« بنو الزرقاء» مى‌گفتند. زرقاء كه در ادبيات عرب، نامى براى نكوهش است، نام دختر موهب، مادر بزرگ مروان بود. وى، از زنان بدكار و صاحب پرچم بود( الكامل: ج 4 ص 160).

اسم الکتاب : حكمت نامه امام حسين المؤلف : محمدی ری‌شهری، محمد    الجزء : 1  صفحة : 305
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست