اسم الکتاب : حكمت نامه امام حسين المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 285
7/ 2 آنچه درباره صلح، از ايشان روايت شده است
240. دلائل الإمامة به نقل از محمّد بن يعلى: امام حسين عليه السلام را در پشت كوفه ديدم كه با امام حسن عليه السلام به سوى معاويه مىرفتند. گفتم: اى ابا عبد اللّه! آيا [به صلح،] راضى شدى؟
فرمود: «بانگى برآمد و هيجانى برانگيخته شد. عربى رانده شده و زَهرى كُشنده و پيكانهايى تيز و بُرنده در كوفه و كربلا پيدا شدند.
به خدا سوگند، عامل اين كارها و صاحب قربانى و پرنده برچيننده دانهها[1] منم، آنگاه كه كوههاى كرانه عراق، فرو بريزند و ناله كوفه بلند شود و زمين، از بركتْ باز ايستد، خانه خدا را به تعطيلى بكشند و كُند و بىتحرّك، به مشقّت پيش رانده شود، تندرو، سركوب گردد. اى كاش، دستههايى [جنگجو] بودند كه من، صاحب آنها بودم. بس است؛ بس است! كجا و چگونه؟ اگر مىخواستم، مىگفتم كه كجا فرود مىآيم و كجا مىايستم».
گفتم: اى فرزند پيامبر خدا! چه مىگويى؟
فرمود: «جايگاهم ميان زمين و آسمان است و جايگاه فرودم، آن جاست كه شيعيانِ سِتَبر و رنجديدگان استوار هستند كه در برابر ستم، سر فرود نمىآورند و براى آخرت، از هيچ مشكل و سختىاى روى نمىگردانند؛ ميراثبَران على عليه السلام و وارثان خانه او».
[1] كنايه از كُشتن دشمنان و جنگجويان لشكر مقابل است.
اسم الکتاب : حكمت نامه امام حسين المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 285