اسم الکتاب : حكمت نامه امام حسين المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 243
5/ 6 امامت اميرمؤمنان
197. عيون أخبار الرضا عليه السلام به سندش، از امام حسين عليه السلام: بُرَيده به من گفت: پيامبر خدا به ما فرمان داد كه بر پدرت براى حكومت يافتن بر مؤمنان، سلام دهيم.
198. الأمالى، طوسى به سندش، از امام حسين عليه السلام: اميرمؤمنان برايم چنين نقل كرد كه پيامبر صلى الله عليه و آله به من فرمود: «اى على! خداوند متعال، من و تو را به هنگام آفرينش آدم عليه السلام، از نور خود آفريد و در پشتِ آدم قرار داد تا به عبد المطّلب رسيد. سپس از عبد المطّلب، دو پاره شد. من در [پشتِ] عبد اللّه قرار گرفتم و تو در [پشتِ] ابو طالب. پيامبرى، جز براى من و وصايت، جز براى تو شايسته نيست. هر كه وصايت تو را انكار كند، پيامبرىِ مرا انكار كرده است و هر كه پيامبرىِ مرا انكار كند، خداوند، او را به رو، در آتش خواهد انداخت».
199. التوحيد به نقل از اصبغ بن نُباته: هنگامى كه على عليه السلام به [مسند] خلافت نشست و مردم با او بيعت كردند، در حالى كه عمامه پيامبر خدا را بر سر نهاده و رداى او را پوشيده بود و كفشهاى او را به پا كرده و شمشيرش را حمايل ساخته بود، بر
فراز منبر رفت و نشست .... و به حسن عليه السلام فرمود: «اى حسن! برخيز و بر منبر شو و سخن بگو ...».
سپس به حسين عليه السلام فرمود: «برخيز و به منبر برو و سخنى بگو كه پس از من، قريش، تو را ناديده نگيرند و نگويند كه حسين بن على، چيزى نمىداند؛ امّا كلام تو بايد در جهت سخنان برادرت باشد».
حسين عليه السلام بر فراز منبر شد و حمد و ثناى خدا را گفت و بر پيامبرش، درودى كوتاه فرستاد و آنگاه فرمود: اى مردم! از جدّم پيامبر خدا شنيدم كه مىفرمود: «على، شهر هدايت است. هركس به آن درآيد، رستگار مىگردد و هر كس از آن روى گردانَد، نابود مىگردد».
اينجا بود كه على عليه السلام به سويش رفت و وى را به سينه چسباند و او را بوسيد و آنگاه فرمود: «اى مردم! گواهى دهيد كه اين دو، دُردانههاى پيامبر خدا و امانتهاى اويند كه پيش من به امانت گذاشته بود و من، آن دو را نزد شما به امانت مىنهم. اى مردم! پيامبر خدا، درباره اين دو از شما خواهد پرسيد».
اسم الکتاب : حكمت نامه امام حسين المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 243