اسم الکتاب : حكمت نامه امام حسين المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 159
2/ 2 عامل خوارى امّت
110. الإرشاد از امام حسين عليه السلام: به خدا سوگند، مرا رها نمىكنند تا اين لخته خون [قلبم] را از درونم بيرون بكشند و چون چنين كنند، خداوند، كسى را بر ايشان مسلّط مىكند كه چنان خوارشان سازد كه خوارترينِ امّتها شوند.
111. الطبقات الكبرى به نقل از يزيد رشك: كسى كه خود با امام حسين عليه السلام گفتگو كرده بود، برايم گفت: به امام حسين عليه السلام گفتم: پدر و مادرم فدايت، اى فرزند پيامبر خدا!، چه چيز تو را به اين سرزمين و صحراى خالى از سكنه (كربلا) آورد؟
فرمود: «اين، نامههاى كوفيان به من است و من، آنها را قاتل خود مىدانم كه چون مرا بكشند، هيچ يك از حرمتهاى الهى را وا نمىگذارند، جز آن كه هتكش كنند. پس خداوند، كسى را بر ايشان مسلّط مىكند كه چنان خوارشان سازد كه خوارتر از كهنه حيض كنيز شوند».
112. تاريخ الطبرى به نقل از حميد بن مسلم: شنيدم كه امام حسين عليه السلام پيش از كشته شدنش مىفرمود: «هان! به خدا سوگند، اگر مرا بكشيد، خداوند، در ميانتان ترس از يكديگر و خونريزى مىاندازد و به اين راضى نمىشود تا عذاب دردناكتان را مضاعف كند».
113. مقتل الحسين عليه السلام، خوارزمى در ذكر وقايع عاشورا: سپس، امام حسين عليه السلام چون شير خشمناك به آنها يورش بُرد ... و تيرها از هر سو او را در برگرفته و به گلو و سينه او رسيده بودند. در اين حال، امام عليه السلام مىفرمود: «اى امّت بد! پس از پيامبر صلى الله عليه و آله با خاندانش بد كرديد. هان! پس از كشتن من، ديگر از كشتن هيچ بنده
خداى شايستهاى بيم نداريد؛ بلكه وقتى مرا كشتيد، كشتن هر كس ديگرى برايتان آسان مىشود. به خدا سوگند، من اميد دارم كه خدايم با خوار كردن شما، مرا گرامى بدارد و سپس، از جايى كه نمىدانيد، از شما انتقام بگيرد».
[در اينجا] حُصَين بن مالك سَكونى فرياد كشيد: اى پسر فاطمه! خدا با چه چيز از ما انتقام مىگيرد؟
فرمود: «اختلاف و درگيرى ميان شما مىاندازد و جنگ و خونريزى ميانتان راه مىافتد و عذاب دردناكش را بر شما فرو مىريزد».
اسم الکتاب : حكمت نامه امام حسين المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 159