اسم الکتاب : حكمت نامه لقمان المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 37
فصل دوم: اندرزهاى لقمان در قرآن
«و به راستى، لقمان راى حكمت داديم كه: خدا راى سپاس بگزار و هر كه سپاس بگزارد، تنها براى خود سپاس مىگزارد و هر كس كفران كند، [به زيان خود اوست؛ زيرا] در حقيقت، خدا بىنياز و ستوده است. و [ياد كن] هنگامى راى كه لقمان به پسر خويش در حالى كه وى او راى اندرز مىداد گفت: «اى پسرك من! به خدا شرك مياور؛ كه به راستى، شرك ستمى بزرگ است». و انسان راى در بارؤ پدر و مادرش سفارش كرديم. مادرش به او باردار شد؛ سستى بر روى سستى، و بازگرفتنش از شير، در دو سال است. [آرى، به او سفارش كرديم] كه سپاسگزار من و پدر و مادرت باش كه بازگشت [همه]، به سوى من است. و اگر تو راى وادارند تا در بارؤ چيزى كه تو راى بدان دانشى نيست، به من شرك ورزى، از آنان فرمان مبر؛ و [لى] در دنيا به خوبى با آنان معاشرت كن، و راه كسى راى پيروى كن كه توبهكنان به سوى من بازمىگردد؛ و [بدان كه سرانجام] بازگشت شما، به سوى من است و از [حقيقت] آنچه انجام مىداديد، شما راى باخبر خواهم كرد. [لقمان همچنين گفت:] «اى پسرك من! اگر [عمل تو] هموزن دانؤ خردلى و در تختهسنگى يا در آسمانها يا در زمين باشد، خدا آن راى مىآورد، كه خدا بس دقيق و آگاه است. اى پسرك من! نماز راى بر پا دار و [ديگران را] به كار پسنديده وادار و از كار ناپسند باز دار. و بر آسيبى كه بر تو وارد آمده است، شكيبا باش. اين، [حاكى] از عزم [و ارادؤ تو] در امور است. و از مردم، [به نخوت] رخ بر متاب. و در زمين، خرامان راه مرو، [چرا كه] خداوند، خودپسند لافزن راى دوست نمىدارد. و در راه رفتن خود، ميانهرو باش. و صدايت راى آهسته ساز، كه بدترين آوازها بانگ خران است».
اسم الکتاب : حكمت نامه لقمان المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 37