اسم الکتاب : حكمت نامه لقمان المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 187
291. عرائس المجالس: لقمان به پسرش گفت: «پسرم! نيكىات را جز نزد مراعات كنندهاش، قرار نده. همان طور كه بين قوچ و گرگ دوستىاى نيست، بين نيكوكار و بدكار هم، دوستىاى نيست».
292. الزهد، ابن حنبل به نقل از معاوية بن قُرّه: لقمان به پسرش گفت: «پسرم! با اشرار همنشينى مكن؛ زيرا از همنشينى با آنان، خيرى نصيب تو نمىگردد و چهبسا در پايان اين مجالس، كيفرى نازل شود و تو را نيز در بر بگيرد».
293. خزانة الخيال: لقمان گفت: «انسان زشتكارِ ناسزاگوى بدبخت، اگر سخن بگويد، زبانش او را رسوا مىكند و اگر ساكت شود، گنگىْ او را رسوا مىسازد، و اگر عمل مىكند بد عمل كند، و اگر كار كند، ضايع مىكند و اگر بىنياز گردد، ناسپاسى مىكند و اگر فقير شود، مأيوس مىگردد و اگر شاد شود، از شدّت شادى، ناسپاس مىگردد و اگر در خواست نمايد، پافشارى مىكند و اگر از او چيزى خواسته شود، بخل مىورزد و اگر بخندد، [چنان قهقهه مىزند كه گويى] عَرعَر مىكند و اگر مجازات كند، ستم مىكند و اگر تشر بزند، درشتى مىنمايد و اگر به يادش آيد، خشم مىگيرد و اگر ببخشد، منّت مىنهد و اگر به او عطا شود، سپاس نمىگزارد و اگر راز به او بسپارى، به تو خيانت مىكند و اگر براى او رازدارى كنى، متّهمت مىكند و اگر پايينتر از تو باشد، از تو عيبجويى مىكند و اگر كسى به استراحت بپردازد، او را از آن باز مىدارد».