اسم الکتاب : انديشه اجتماعى در روايات امر به معروف و نهى از منكر المؤلف : صديق اورعى، غلامرضا الجزء : 1 صفحة : 76
نمىكند، نيز رد كنند. گذشته از آن، مردم به آسانى از پديدههاى اطراف خود تأثير نمىپذيرند. اگر چنين نبود، ميزان اختلافات فرهنگى در جهان بايد بسيار اندك مىبود، در حالى كه در بين جوامع جهان، تفاوتهاى فرهنگى بسيارى وجود دارد. پذيرفتن خصوصيات فرهنگى مادى مشكل نيست، ولى از فرهنگ مادى كه بگذريم، مسائل مشكلتر مىشود و اشاعه و پذيرش به آسانى صورت نمىگيرد. جامعهاى كه يك خصوصيت فرهنگى خارجى را مىپذيرد، بايد آن را به گونهاى با خود سازگار كند كه داراى هماهنگى مؤثر با فرهنگ حاكم بر جامعه باشد.[1]
2- 7. فرهنگپذيرى
در فرهنگ پذيرى، همچون اشاعه، منبع خصوصيت فرهنگى جديد، جامعه ديگر است، ولى اصطلاح فرهنگ پذيرى، بيشتر از سوى انسانشناسان براى شرح حالتى به كار مىرود كه در آن يكى از جوامع در تماس، از ديگران بسيار قدرتمندتر باشد. بنا بر اين، بهتر اين است گفته شود فرهنگپذيرى، جريانى از خصوصيات فرهنگى است كه ميان جوامع به صورت غالب و مغلوب به چشم مىخورد. گرفتن خصوصيات فرهنگى در بين جوامع، گاه ممكن است يك جريان دو طرفه باشد، ولى معمولًا جامعه مغلوب (تابع)، خصوصيات فرهنگى بيشترى مىگيرد. در اين حالت، مىتوان مفهوم اشاعه را براى گرفتن داوطلبانه خصوصيات فرهنگى، در مقابل گرفتن خصوصيات فرهنگى تحت فشار خارجى، يعنى فرهنگپذيرى به كار برد. فشارخارجى مىتوانداشكال گوناگونى داشتهباشد؛ شكل مستقيم[2] و شكل غير مستقيم. بر اين اساس، مردم مغلوب براى بقا و ادامه زندگى در وضعيت جديد، مجبورند (احتمالًا بهمعناى مضطر، نه مجبور) خصوصيات فرهنگى جامعه غالب را بپذيرند.
2- 8. سازمان اجتماعى جدايى و توافق
سازمان اجتماعى، گروهى داراى تفكيك موقعيت است. بر محور تفكيك موقعيتها، هنجارهاى مورد قبول در گروه سازمان يافته، و نيز وظايف و چگونگى عملى كردن،
[1]. ر. ك: عسگرى خانقاه، تحول فرهنگى و الگوهاى آن( مجموعه مقالههاى سمينار جامعهشناسى و توسعه)، ج 1، ص 112- 115.