اسم الکتاب : جوان، هيجان و خويشتندارى المؤلف : گروهى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 177
ذهن، تالار آيينه
محمدعلى سلطانى
همه كس، همه چيز را نمىبيند
شاعر شيرين سخن ما بابا طاهر عريان مىگفت:
ز دست ديده و دل، هر دو فرياد
كه هرچه ديده بيند، دل كند ياد
بسازم خنجرى نيشش ز فولاد
زنم بر ديده تا دل گردد آزاد.
اگر روزى در عالم خيال و يا رؤيا، باباطاهر را ببينيم، بايد نكته كوچكى به آن بزرگوار يادآورى كنيم كه: نه چنين است كه هرآنچه ديده بيند دل كند ياد؛ بلكه ديدهها تنها چيزهايى را مىبينند كه دل، در انديشه و ياد آنهاست و براى همين است كه وقتى «ليلى» ظرف شير «مجنون» را مىشكند، همه در كار ليلى، خشم و قهر و اعتراض مىبينند؛ ولى مجنون، تجلّى لطف و ميل ليلى را مشاهده مىكند و مىگويد:
اگر با ديگرانش بود ميلى
چرا ظرف مرا بشكست ليلى؟
چنين است كه همه كس، همه چيز را نمىبيند و هر كسى در چهره يك شىء، همان چيزى را نمىبيند كه ديگرى مىبيند. به قول آن شاعر:
تو مو مىبينى و من پيچش مو
تو ابرو، من اشارتهاى ابرو.
شايد شما هم چنين تجربهاى را داشتهايد كه مدّتها در دسترستان چيزهايى بوده كه هيچگاه، مورد توجّهتان قرار نگرفتهاند و تنها يك حادثه و اتفاق، موجب شده تا به وجود آن شىءِ در دسترس خود پى ببريد. پس اينگونه نيست كه هرچه در ديدرَس شماست، آن را مىبينيد، بلكه خودآگاه و يا ناخودآگاه، چيزهايى را مىبينيد و يا كارهايى را انجام مىدهيد كه مىخواهيد و روزى بدان انديشيدهايد.
از اينرو، همه چيز در ذهن، دل، خرد، انديشه و جان شماست. اگر خوبيد و ديگران كارهاى شما را تحسين مىكنند، بدانيد كه در ذهن و ضمير خود، پاك و زلاليد و اگر ديگران، رفتار و كردارتان را سرزنش مىكنند، آگاه باشيد كه در درون خويش آلودهايد.
هر كس، آنگونه زندگى مىكند كه مىانديشد
هر كس آنگونه زندگى مىكند كه مىانديشد. گفتار و رفتار انسان، ميوههاى تلخ و شيرينِ باغ انديشه او هستند:
اى برادر! تو همه انديشهاى
مابقى، خود، استخوان و ريشهاى
گر بود انديشهات گل، گلشنى
ور بود خارى، تو هيمه گلخنى.
بيرون، تنها جايگاه نمودِ نهان شماست. در بيرون، كارها بهگونهاى چيده مىشوند كه شما مىانديشيد. بايد نخستْ درون خويش را بپالاييد. به انديشه خود برگرديد و آن را چون كتابى، پيش رويتان باز كنيد و به خواندن آن بپردازيد. در آن، چه مىبينيد؟ جوانمردى؟ عزّتمدارى؟ راستگويى؟ پاكى؟
خدمت به همنوع؟ درستى؟ و در يك كلام: زيبايى؟
اگر چنين است، عفّتِ انديشه داريد و در رفتار و كردار هم، عفيف خواهيد بود. در جامعه، پى زشتى و پلشتى و گناه نخواهيد رفت. پستى، زبونى، و بىاعتمادى، به سراغتان نخواهد آمد و رويينتن خواهيد بود و اگر
اسم الکتاب : جوان، هيجان و خويشتندارى المؤلف : گروهى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 177