اسم الکتاب : جوان، هيجان و خويشتندارى المؤلف : گروهى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 113
و كسانى كه وسيله زناشويى نمىيابند، بايد عفّت ورزند تا خدا با فضل خويش، آنان را بى نياز گرداند.[1]
چرا ازدواج؟
اگر دليل ازدواج، تداوم نسل است، تداوم نسل، در خارج از ازدواج و تشكيل خانواده نيز قابل تحقّق است. لذا يكى از پرسشهاى مهم، اين است كه چرا بايد ازدواج كرد؟
ديدگاههاى غير دينى در اين باره متعدّدند؛ ولى ما به يكى از آنها اشاره مىكنيم. برخى، علّت ازدواج را «اتّحاد جنسى» مىدانند و معتقدند كه فلسفه ازدواج، اتّحاد دو نفر براى لذّت جنسى است. مبناى اين ديدگاه، نظريه لذّت جنسى است كه پيش از اين، به آن اشاره شد.
امّا از ديدگاه دين، فلسفه ازدواج، «تربيت نسل» است كه در بردارنده دو عنصر است: «تداوم» و «تربيت». خداوند متعال، فقط تداوم و تكثير نسل را نمىخواهد؛ آنچه براى او مهم است، تربيت نسل توحيدى است. از اين رو، لازم است كه خانواده، در چارچوب آن نسل، تداوم يابد و در دامان آن، تربيت شود.[2] اكنون كه اطلاعات لازم و البته مختصر را درباره چرايى غريزه جنسى و چگونگى ارضاى آن، به دست آورديم، زمينه براى طرح مباحث بعدى و فهم عفاف، آمادهتر شده است.
[2]. بدين ترتيب، تكثير نسل انسانى از هر راهى غير از تشكيل خانواده( مثلًا تولد فرزندان نامشروع و توسعه پرورشگاهها يا توليد انسانهاى آزمايشگاهى و همانندسازى شده و ...) نمىتواند مطلوب دين و خدا باشد
اسم الکتاب : جوان، هيجان و خويشتندارى المؤلف : گروهى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 113