ما مِن شابٍّ تَزَوَّجَ فى حَداثَةِ سِنِّهِ إلّا عَجَّ شَيطانُهُ: «يا وَيلَهُ يا وَيلَهُ! عَصَمَ مِنّي ثُلُثَي دينِهِ». فَليَتَّقِ اللّهَ العَبدُ فِى الثُّلُثِ الآخَرِ.[2]
هيچ جوانى نيست كه در نوجوانىاش ازدواج كند، مگر آن كه شيطانش فرياد برمىآورَد: «اى واى بر من! دو سوم دينش را از گزند من نگه داشت». بنا بر اين، بنده بايد در يك سوم ديگر [دينش] تقواى خدا پيشه كند.
پيام آياتى كه بدانها اشارت رفت و احاديث فراوانى هم در موضوع آنها وارد شده، به مسؤولان نظام اسلامى (بويژه مديران نهادهاى فرهنگى) و نيز به خانوادهها، اين است كه براى مبارزه اساسى با تهاجم سنگين فرهنگى اين دوران و پيشگيرى از فسادهاى تربيتى و اجتماعى و كمك به نسل جوان در جهت سازندگى اخلاقى، هيچ اقدامى مؤثّرتر از فراهم آوردن لباس تقوا (يا همان تشكيل خانواده) براى آنان نيست. برنامههاى فرهنگى براى اصلاح و رشد و پويايى جوانان نيز در كنار تهيه اين لباس تقوا، كارآيى لازم را خواهند داشت و حتّى شايد بتوان گفت كه بدون آن، تلاش براى سازندگى معنوى جوانان، در واقع، آب در هاونْ كوبيدن است!
3. سازندگى اجتماعى
تشكيل خانواده، نه تنها در تأمين آرامش روانى و سازندگى اخلاقى نسل جوان،