ثقة الاسلام كلينى قدس
سره به سند خود از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده است كه: إِنَّ حَدِيثَنَا
صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لا يَحْتَمِلُهُ إِلّا صُدُورٌ مُنِيرَةٌ أوْ قُلُوبٌ
سَلِيمَةٌ أوْ أخْلاقٌ حَسَنَةٌ إِنَّ اللَّهَ أخَذَ مِنْ شِيعَتِنَا المِيثَاقَ
كَمَا أخَذَ عَلَى بَنِي آدَمَ ألَسْتُ بِرَبِّكُمْ فَمَنْ وَفَى لَنَا وَفَى
اللَّهُ لَهُ بِالْجَنَّةِمَنْ أبْغَضَنَا وَلَمْ يُؤدِّ إِلَيْنَا حَقَّنَا فَفِي
النَّارِ خَالِداً مُخَلَّداً[1].
شبيه به همين گفتار را
محدثين ديگر نيز نقل كردهاند[2].
اين تعابير مىرساند در
ميان كلمات حضرات معصومين عليهم السلام، مواقع دقيق و ظريفى وجود دارد كه فهم آن
براى همگان دشوار است.
اگر چه كلام آن اميران
ميدان سخن، در بيشتر موارد براى بسيارى از افراد قابل فهم و درك هست و داراى غموض
و پيچيدگى و غبار و ابهام نيست، ولى فهم ما درپارهاى از كلماتى كه از ايشان رسيده
است، دچار ترديد و گاهى كج فهمى مىشود.
به همين جهت فهم معناى
حديث مانند هر متن منضبط ديگرى، داراى ضابطه، قانون و روش است كه در نتيجه
نمىتوان هر معنايى را به آن متن نسبت داد.
يافتن نسخههاى مختلف و
آگاهى از تصحيف و تحريفهاى احتمالى در متن حديث،