responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : مجموعه رسائل در شرح احاديثي از کافي المؤلف : سلیمانی آشتیانی، مهدی؛ درایتی، محمد حسین    الجزء : 1  صفحة : 522

ندفع المشيّة عند تحقّق الداعي للفعل، ولا انصراف القدرة إلى المقدور بعدها، فنحن مضطرّون في الجميع، فنحن في عين الاختيار مجبورون، فنحن إذن مجبورون على الاختيار. هذا ملخّص ما ذكره، والحقّ فيه أمر آخر لا يصل إليه إلّا من هو من أهله، وذلك فضل اللَّه يوتيه من يشاء، واللَّه ذوالفضل العظيم‌[1]. انتهى كلامه.

مأمور

اين كلام در منع از خوض و غوص اگر چه وافى است و عدم اكتفا به آن بى‌انصافى است لكن از اينكه در اين كلام اشاره به اخبار منع نيز شده است، اگر قدرى از اين اخبار استيفا شود اوفى به‌مراد و اصفى از كساد باشد.

از حضرت امير المؤمنين عليه السلام مروى است كه فرمود: «قدر سرّى است از اسرار خدا و پنهان است از خلق خدا و مهر خدا بر آن زده [شده‌] است و در علم خدا گذشته است؛ خداى تعالى علم آن را از عباد برداشته است و از مدارك ايشان صرف گردانيده است و آن دريايى است زخّار موّاج [كه‌] مخصوص خدا است. عمقش ما بين زمين و آسمان است و عرضش ما بين مشرق و مغرب و سياه است مانند شب تار و مار و ماهى بسيار در آن است. در قعر آن آفتاب روشن است كه سزاوار نيست كه مطّلع گردد بر آن مگر خداوند يكتا.

پس كسى كه اراده كند كه اطّلاعى بر آن به هم رساند، با خدا مضادّه كرده است در سلطنت و پرده راز او را دريده است»[2].

و نيز خاصّه و عامّه از همان حضرت نقل كرده‌اند كه: مردى از آن جناب پرسيد از قدر، فرمود: «خانه‌اى است تاريك، داخل مشو». باز پرسيد، فرمود: «سرّ خداست، تفحّص آن مكن». باز پرسيد، فرمود: «چون به جدّ دارى، مجمل بدان كه امرى است ميانه دو امر؛ نه جبر است و نه تفويض»[3].


[1]. الوافي، ج 1، ص 537- 539.

[2]. التوحيد، ص 383، ح 32.

[3]. التوحيد، ص 365، ح 3.

اسم الکتاب : مجموعه رسائل در شرح احاديثي از کافي المؤلف : سلیمانی آشتیانی، مهدی؛ درایتی، محمد حسین    الجزء : 1  صفحة : 522
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست