به نظر مىرسد اين دو تعريف به نوعى هم پوشانى دارند و گستره
حديث مشكل، وسيعتر از غريب لفظى باشد.
حال اگر از فقره اول
تعريفِ حديث مشكل، يعنى «ما اشتمل على ألفاظ صعبة لا يعرف معانيها إلّاالماهرون» كه
همان غريب لفظى است، بگذريم و حوزه اختصاصى مشكل الحديث را فقط در جايى بدانيم، كه
ابهام در مراد و مقصودِ حديث وجود دارد، نه متن آن، يعنى همان تكه دوم «مطالب
غامضة لا يفهمها إلّاالماهرون»، مىتوان گفت غريب لفظى در حوزه متن است و مشكل در
حوزه معنا و مقصود.
اين ناهمگونى معنوى يك
حديث، ممكن است با حديث ديگرى باشد و داخل در مباحث اختلاف الاخبار، كه در تعرفِ
مختلف، گفتهاند:
المختلف في صنفه لا في
شخصه و ذلك حديثان متصادمان في ظاهر المعنى، سواء أمكن التوفيق بينهما بتقييد
المطلق أو تخصيص العام، أو الحمل على بعض الوجوه التأويل أو كانا على صريح التضادّ
الباتّ الموجب طرح أحدهما جملة البتة[1].
و اگر اين ناهمگونى
معنوى با قرآن، حكم عقل و يا واقعيت خارجى باشد، داخل در حوزه مشكل الحديث است.
اين اختلاف حديث، با
ساير ادله نيز به چند صورت تصور مىشود: