اسم الکتاب : منهج اليقين (شرح نامه امام صادق عليه السلام به شيعيان) المؤلف : گلستانه، سید علاء الدین الجزء : 1 صفحة : 378
ظاهر مىشود و به اظهار، باطل مىشود، و رفعتِ قدر، به پَست
دانستن خود و فروتنى مىباشد و پستى، به ترفّع و بلندپروازى. و همه كس را اين معنى
مشاهد و محسوس شده كه كسى كه در مجلسى قصد مرتبهاى مىكند كه دونِ مرتبه اوست،
همه طبايع، مايل به اعزاز و احترام او مىشود، و كسى كه خود را بر صدر مجلس
مىاندازد، همگى سعى در تحقير و اهانت او مىكنند.
[ب. توانگرى و ثروت]
ديگر از جمله اسبابِ تكبّر،
توانگرى و ثروت و مال و فرزند و حصول اسباب جمعيّت است و در اين امور، اگر كسى نيك
تأمّل كند، مىداند كه موجب كبر نمىشود؛ زيرا كه معنى جمعيّت، به غير از آن نيست
كه خداى تعالى به بنده خود عطايى[1] چند فرموده
و به قدر آن، چيزى چند از او خواسته و به امتحان و آزمايش فرمود و در خور آنچه در
دنيا به او رسيده، از ثواب فقر و عوضهاى مضاعفه آخرت، محروم مانده. پس اگر چنانچه
هريك را در مصرف خود صرف نمايد و به لوازم آن، كما ينبغى قيام نمايد، از عهده
تكليف بيرون آمده، به قدر آن، ثواب خواهد يافت و اگر در مصارف باطل صرف نمايد يا
بگذارد به كسانى كه بعد از او صرف نمايند و از او ممنون نباشند و بر اين معنى، او
را مدح و ستايشى نكنند؛ بلكه گويند: «ميراثى است كه خداى تعالى، جهت ما مقرّر
فرموده»، حاصل چنين جمعيّتى به غير ندامت و پريشانى، امرى نخواهد بود، خواه در
مصارف خوب بعد از او صرف كنند و خواه در مصرف بد.
امّا در مصرف خوب؛ زيرا
كه مال خود را در ترازوى حَسَنات ديگرى خواهد ديد و حسرت خواهد برد كه چرا خود از
آن، ثواب و انتفاع نبردم.
و امّا در مصرف بد؛ زيرا
كه ندامت خواهد داشت كه چرا معينِ ظالم و مددكار فاسق شدم و از مال خود، انتفاع
نبردم.
و تفسير آيه «كَذلِكَ
يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ»،[2] در اين حديث، بر اين
وجه مذكور شد.[3] پس صاحب
جمعيّت، از دو حال بيرون نيست: يا به تكليفى و مشقّتى مكلّف شده و از عهده بندگى
بيرون آمده، يا آن كه در دنيا از جهت مال و فرزند و خوف، تلف و جهات تفرقه خاطر-
كه لازمه متاع دنياست-، غمها خورده. و اين معنى، سبب تكبّر بر كسى نمىشود،
خصوصاً بر