پس اگر شما را خوش
مىآيد امر الهى كه در باب ايشان مقرّر فرموده و ايشان را در اصلِ خلقت براى آن
مخلوق ساخته، و آن امر، عبارت است از كفرى كه علم ازَلى الهى تعلّق گرفته بود به
آن كه ايشان را براى كفر، خلق كند؛ يعنى خداى- عزَّ و جلَّ- مىدانست كهايشان
بهاختيار خود، كافر خواهندشد و با وجود آنكه چنين مىدانست، ايشان را براى حكمت
و مصلحتى چند كه در خلقِ بندگان از اشرار و اخيار[2] و تكليف نمودن ايشان در
دنيا از روى اختيار بود، خلق نمود، بعد از آن كه فرمود كه: اگر شما را مسرور
مىسازد امر الهى درباره ايشان (يعنى مخالفان) و درباره آن جماعتى كه خداى تعالى،
ايشان را در كتاب خود نام برده، آن جا كه فرموده كه: «گردانيديم از جمله ايشان،
امام و پيشوايى چند كه متابعان خود را به آتش جهنّم، دعوت نمايند»، پس تفكّر و
تدبرّ در اين معنى بكنيد و بفهميد و به آن جاهل مباشيد؛ زيرا كه كسى اين معنى و هر
چه مثل آن باشد از آنچه خداى تعالى بر او واجب ساخته در كتاب خود و امر و نهى
فرموده، نداند، دين خداى تعالى را از دست گذاشته ومرتكب معصيتهاى الهى شده، يا
دين را ترك مىكند ومرتكب معاصى مىشود. پس مستوجب غضب الهى مىگردد و خداى تعالى،
او را بر رو، به آتش جهنّم مىاندازد.
و بدان كه در نسخههاى
روضه كتاب كلينى، اختلاف هست و ترتيب اجزاى اين حديث در بعضى از نسخ صحيحه، برخلاف
ترتيبى است كه در اكثر نسخهها هست، و ترتيب نسخههاى مشهوره، به نحوى است كه
مذكور شد و بنا بر اين، جزاى شرط كه فرموده: «فَإنْ سَرَّكُمْ أمْرُ اللَّهِ
فِيهِمْ»، مىتواند بود كه امر به تدبّر در اين معنى باشد؛ يعنى: اگر شما از اين
معنى مسرور مىشويد كه ايشان از اهل كفر باشند و به عذاب الهى معذّب باشند، در باب
صبر و تحمّل كه شما را به آن وصيّت كردم، تأمّل كنيد[3] و كارى مكنيد كه مخالف
صبر باشد تا خداى تعالى، شما را نجات