اسم الکتاب : منهج اليقين (شرح نامه امام صادق عليه السلام به شيعيان) المؤلف : گلستانه، سید علاء الدین الجزء : 1 صفحة : 258
[سى و هفتم: اصرار بر گناهان صغيره]
سى و هفتم از جمله
كبائر- چنانچه از دو حديث مذكورْ ظاهر مىشود-، اصرار نمودن بر گناهان صغيره است و
معنى اصرار، آن است كه گناهى معيّن را مكرّر كند، بىتوبه، يا آن كه معصيت از او
مكرّر و بسيار سر زند، هرچند از انواع متعددّه باشد، و تكرار و كثرت، به عرف
برمىگردد.
و جمعى از علما گفتهاند
كه اصرار بسيار كردن، يك نوع معصيت است و بعضى گفتهاند كه عزم داشتن بر آن كه فعل
را بار ديگر بكند، هر چند يك مرتبه كرده باشد، اصرار است.
و ارتكاب صغيره- كه
منافى عدالت نيست-، آن است كه بعد از كردن آن فعل بر سبيل ندرت، نه توبه به خاطرش
رسد و نه عزم بر فعلْ مرتبه ديگر، و اين قِسم ارتكاب صغيره، به اجتنابِ كبائر، بخشيده
مىشود، چنانچه خداى تعالى مىفرمايد كه: «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما
تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ»؛[1] يعنى: هر گاه پرهيز
نماييد از گناهان بزرگ كه نهى از آنها واقع شده، مىپوشانيم و مىبخشيم بدىهاى
شما را. و اگر بعد از كردن صغيره، پيشمان باشد و عزم بر عود نداشته باشد، شبههاى
نيست در آن كه با عدالت، منافات ندارد.
و عيّاشى رحمه الله در
تفسير [خود] و كلينى رضى الله عنه در كافى، از حضرت امام محمّد باقر عليه السلام
روايت كردهاند كه در تفسير قول الهى كه: «وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا
وَ هُمْ يَعْلَمُونَ»،[2] فرمود كه:
اصرار، آن است كه بنده،
گناهى بكند و استغفار نكند و در خاطر نگذراند توبه را.[3] پس چنين معنىاى اصرار
است و ظاهر، آن است كه مراد از نگذرانيدن توبه در خاطر، آن باشد كه عازم باشد بر
آن كه بار ديگر كه ميسّر شود، ارتكاب آن گناه نمايد يا آن كه با وجود گذشتن معصيت
در خاطر، پشيمان نباشد، نه آن كه از روى غفلت، توبه در خاطرش نگذرد، چنانچه مذكور
شد.
و ابن بابويه رحمه الله
در فقيه و امالى، در حديث مناهى، روايت كرده كه حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود
كه: حقير مشماريد هيچ چيز از اعمال بد را، هر چند در نظر شما حقير باشد، و بسيار
يا عظيم ندانيد چيزى از اعمال خير را، هرچند در نظر شما بسيار يا عظيم باشد؛ زيرا
كه كبيره نمىباشد با وجود استغفار، و صغيره نمىباشد با وجود اصرار.[4] و ظاهر[5] اين حديث،
مُشعر است بر آن كه حقير شمردن معصيت، اصرار باشد و ممكن است كه