اسم الکتاب : آسيب شناخت حديث المؤلف : مسعودى، عبدالهادى الجزء : 1 صفحة : 73
ندارد و لازم نيست مانند آنچه در تصحيف گفته شده است، متنِ دگرگون شده، به متن اصلي شبيه باشد. از اين رو ميتوان هر گونه تغيير کوچک و بزرگي را تحريف و از اين ناحيه آن را اعم از تصحيف دانست، اما چون در اين تعريف، قصد و غرض فاسد در معناي تحريف قيد شده و اين قيد در تصحيف نيست، از اين زاويه اخص ازتصحيف ميشود. تحريف، بيشتر در متن روي ميدهد و نه سند. تحريف متن، گاه با تغيير شکل و تبديل حروف است و گاه به صورت افزودن و کاستن يک و يا چند کلمه. در تحريف، کميت تغيير مهم نيست. آنچه براي تحريف کننده مهم است، رسيدن به خواسته خويش است كه گاه با افزودن و حذف چند کلمه، متن حديث را به صورت دلخواه خود در مي آورد، و گاه با جا به جايي و تبديل يک دو حرف. تحريف کننده سند حديث نيز با افزودن يک صفت به راوي و يا تغيير نام پدر و جد، اعتبار حديث را به صورت مطلوب خود تغيير ميدهد. تحريف در تاريخ حديث، اتفاق افتاده است؛ اما در حوزه حديث شيعه به برکت وجود امامان فرزانه، و در حوزه حديث اهل سنّت به علّت وجود حافظان حديث، بسياري از موارد آن، کشف شد و به کتابهاي اصلي حديث، راه نيافت. آنچه اکنون باقي مانده، فراوان نيست و بسياري از آنچه به دست ما رسيده نيز از رهگذر نقد و به همراه افشاگري محدثان، در باره آنهاست؛ هرچند همين تعداد اندک وظيفه بررسي را بر دوش ما مينهد.
تحريف متن
نمونه نخست، تحريف حديث بشارت پيامبر به ظهور امام مهدي عليه السلام است. متن اصلى حديث طبق نقل طبرانى، چنين است: قَالَ رَسُولُ اللهِ: «لا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يمْلِکَ رَجُلٌ مِنْ أهْلِ بَيتي يواطِى ءُ اسْمُهُ اسْمي، يَمْلَأ الْأرْضَ عَدْلاً وَقِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً». [1]