نكته ديگرى كه شواهد اندكى در باره آن باقى مانده است، آگاهىهاى ما در باب رَحلههاى (سفرهاى) علمى عالمان امامى براى تحمّل (دريافت) حديث و سماع آثار سلف در محضر برجستگان شيعه است. در شرح احوال حسين بن هبة اللَّه بن ربطه سورايى- كه از وى به عنوان «شيخ شيعه» ياد شده- آمده است كه:
قرأ الكثير و رحل إلى خراسان و الرَّى و مازندران، و لقى كبار الشيعة.[1]
صَفَدى كه اين مطلب را بايد از ابن ابى طى نقل كرده باشد، نكته ديگرى را نيز متذكّر شده است:
قدم بغداد و جالس أبا محمّد ابن الخشّاب، و روى أمالى أبى جعفر بن محمّد بن الحسن الطوسى عن ابنه.[2]
در رى نيز شيوخ برجسته امامى، نقش مهمى در انتقال ميراث شيخ صدوق و ديگر آثار امامى ايفا كردند. به عنوان مثال، شيخ عبد اللَّه بن جعفر بن محمّد دوريستى، يكى از اين عالمان است كه اجازهاى از وى در روايت كتاب مقتضب الأثر باقى مانده است.[3] البتّه نام و ياد برخى از عالمان برجسته اين دوره، بويژه عالمان مكتب حلّه، به نحو كافى و جامع، باقى نمانده است. يكى از اين فقيهان، على بن مسافر حلّى است.
ذهبى، تنها در شرح حال وى نوشته است:
عالم الشيعة و فقيههم بالحلّة، رحلت إليه الروافض من النواحى للأخذ عنه، و روى عن العماد أبى جعفر الطبرى و غيره.[4]
با توجّه به اين نكات، تنها بايد گفت كه قرن ششم و هفتم، دوره انتقال ميراث شيعه بوده است. مكتب حلّه و خصوصاً تاريخ تشيّع در اين شهر، مطلبى است كه نيازمند تحقيق جداگانهاى است.
[1]. همان( حوادث 571- 580 ق)، ص 370؛ لسان الميزان، ج 2، ص 585؛ الوافى بالوفيات، ج 13، ص 79.