بحار الأنوار، همه آن را آورده است.[1] آقا بزرگ تهرانى با اشاره به كلام شيخ حرّ عاملى، متذكّر شده است كه شايد مراد شيخ حر از «قطعه»، رواياتى باشد كه نعمانى با اسناد خود به امام صادق عليه السلام در مقدّمه تفسيرش قرار داده است و اين روايات، هم است كه جداگانه نيز همراه با خطبه مختصرى با عنوان محكم و متشابه، به سيّد مرتضى نسبت داده شده است.[2] به هر روى، معلوم نيست كه آيا تفسير موجود، تنها مقدّمه تفسير نعمانى است يا اصل تفسير او.
تفسير نعمانى، حاوى رواياتى است از طريق امام صادق از امير المؤمنين عليه السلام، با محتوايى شامل دستهبندى آيات قرآن، بيان موارد و مصاديق عناوين و احكام قرآن، و نيز شرح الفاظ آيات. محمّد بن ابراهيم نعمانى، اين تفسير را با اسناد كامل از احمد بن محمّد بن سعيد بن عقده، از احمد بن يوسف بن يعقوب نجفى، از اسماعيل بن مهران، از حسن بن على بن ابى حمزه، از پدرش از اسماعيل بن جابر و از ابو عبد اللَّه جعفر بن محمّد صادق عليه السلام نقل كرده است. به موجب اين گزارش، امام صادق عليه السلام با اشاره به جامعيت و جاودانگى قرآن، به دستهبندىِ آيات آن پرداخته و با اشاره به نادانى يا كمدانىِ عدّهاى درباره اين انواع، متذكّر شده است كه تنها راه درست فهم قرآن، استفاده از اهل بيت عليهم السلام است. مطلب اصل تفسير نعمانى، كه سخن امام على عليه السلام است، با تقسيمبندىِ آيات و معانى قرآن در هفت قسم، آغاز مىشود: امر، زجر، ترغيب، ترهيب، جدل، مَثَل و قصص. وى سپس به دستهبندى و معرّفى احكام و تعابير قرآنى پرداخته است: ناسخ و منسوخ، محكم و متشابه، خاص و عام، مقدّم و مؤخّر، عزائم و رخص، حلال و حرام، فرائض و احكام، منقطع معطوف و منقطع غير معطوف، حرف مكان حرف، لفظ خاص با معناى عام، لفظ عام با معناى خاص، لفظ واحد با معناى جمع، لفظ جمع با معناى واحد، لفظ ماضى در معناى مستقبل و ....