شرح و برگردان آن به فارسى پرداختند.[1] از آن جملهاند: كتاب نخبة الخصال از مؤلّفى ناشناخته، كه نسخهاى از آن با تاريخ كتابت 1267 ق، در كتابخانه مدرسه سپهسالار موجود است و ميرزا حسين نورى آن را در اختيار داشته و در فهرست كتابهاى خود، ذكر كرده است؛[2] دو شرح كه در سده سيزده و اوايل سده چهارده، بر بابهاى دوازدهم و هفتادم نوشته شدهاند؛[3] و نيز شرح فارسى كامل، به قلم شيخ ميرزا باقر كوهكمرهاى، كه در سه مجلّد در سال 1367 ش، چاپ شده است.
باب اوّل الخصال، در توحيد است. نخستين روايت كه گويا تنها روايت اين باب است، نقل سؤال اعرابى از امام على عليه السلام در جنگ جمل است. امام عليه السلام توحيد را چهار قسم كرده، دو قسم را باطل و دو قسم را درست دانسته است. دو قسم باطل، يكى وحدت عددى است كه خدا در باب اعداد قرار نمىگيرد و ديگرى و ديگرى «واحد من الناس ...». برخى از عناوين ديگر بابها، به اين قرار است: باب بيستم: در بيست خصلت محبّت اهل بيت عليهم السلام، باب چهلم: در قبول نشدن نماز شارب خمر تا چهل روز، باب پنجاهم: در حقوق پنجاهگانهاى كه امام على بن حسين سيّد العابدين عليه السلام، باب هفتادم: در هفتاد فضيلت بىبديل امير مؤمنان عليه السلام، باب هشتادم: در نزول هشتاد آيه قرآن در شأن امام على عليه السلام، باب صد و بيستم: در 120 رنگ ميوه، باب سيصد و شصتم: در تعداد روزهاى سال. نيز بابى با عنوان «الصلاة لها أربعة آلاف باب» و باب ديگر: «خلق اللَّه عز و جل أربعة و عشرين ألف نبىّ و خلق اللَّه عز و جل أربعة وعشرين ألف وصىّ».
6. الأعمال المانعة من دخول الجنّة
مؤلّف: ابو محمّد جعفر بن احمد بن على قمى، معروف به ابن رازى قمى.
ابن رازى قمى، همان صاحب جامع الأحاديث است و چون چند اثر او با هم چاپ