مسئله فقهى مشكل، حديث وحدت صانع، كلام پيامبر خدا در خصلتها از يك تا ده، فضائل امير مؤمنان صلى الله عليه و آله و نصوصى درباره او از پيامبر صلى الله عليه و آله، كلام على عليه السلام و آداب او در فضيلت سكوت و ....
عناوين اصلى و فرعى كتاب و تربيت آنها، گوياى سامانى معنادار و منطقى نيست.
گويى كراجكى به مناسبت و از باب «الكلام يجرّ الكلام»، به اين مباحث پرداخته است. تبيين مسائل در اين كتاب، بر دو روش عقلى و نقلى استوار است. كاربرد روش عقلى، در اثبات توحيد، قضا و قدر، عصمت امام، ضرورت وجود امام، شرح و تأويل آيه و يا تحليل و تجزيه و نقد حديث[1] است. با اين حال، تكيهگاه اصلى، روايات معصومان عليهم السلام و نقل است. مباحث اخلاقى، فقهى، فضائل، امامت ائمه عليهم السلام و حتى برخى از مسائل كلامى، با اين روش پردازش شدهاند. مؤلّف در اين زمينه، به روايات پيامبر خدا و ائمه عليهم السلام، آيات تورات و انجيل درباره پيامبر اسلام، گزارشهاى تاريخى و شواهد ادبى، قصهها و حكايات پيشينيان، سخنان حكماى يونان و چند رؤيا استناد كرده است. بيشتر اين گزارشها، احاديثى از معصومان عليهم السلام در زمينه اخلاق و آداب، فضائل و نصوص، كلام، فقه و تفسير است. كراجكى، احاديث اخلاقى را مرسل[2] و گاه مسند، و احاديث فضائل و نصوص را مسند و گاه مرسل مىآورد.[3] در زمينه اخلاق، كلمات امام على عليه السلام و گاه پيامبر صلى الله عليه و آله و ديگر معصومان، منبع اصلى كراجكى است. وى احاديث فضائل و نصوص را بيشتر از طريق اهل سنّت روايت كرده است.
اين كتاب افزون بر ارزش كلامى، حديثى، اخلاقى و تاريخىاش، در فقه الحديث نيز اهميت دارد. كراجكى در موارد بسيارى پس از نقل حديث، با مطالبى تحت عنوان «شرح و توضيح» و گاه «تأويل»، معناى لغات و عبارات را روشن كرده و نيز در