اسم الکتاب : حديث پژوهى المؤلف : مهريزى، مهدى الجزء : 1 صفحة : 327
«امض إلى أميرالمؤمنين و عرّفه بهذا المال، و ما يصنع به». فمضى الخادم وعاد وهو يقول: «كلها هبة منى له، يفعل به ما أراد». فقال موسى للشيخ: اقبض جميع هذا المال فهو هبة منى لك.[1]
آوردهاند كه منصور به امام كاظم عليه السلام پيشنهاد كرد كه نوروز را براى تبريك و شادباش و گرفتن هدايا جلوس كنند.
امام كاظم عليه السلام در جواب فرمود: من در ميان روايتهاى جدّم رسول خدا صلى الله عليه و آله جستجو كردم و تأييدى براى اين عيد نيافتم. همانا اين، سنّت فارسيان است كه اسلام، آن را نابود ساخته است و پناه مىبرم به خدا كه آنچه را اسلامْ نابود ساخته، زنده بدارم.
منصور گفت: «اين كار را جهت اداره نظاميان انجام مىدهيم و شما را به خداوند سوگند مىدهم كه جلوس داشته باشيد». آن گاه حضرت پذيرفت و فرمانداران و لشكريان، براى تبريك آمدند و هدايايى با خود آوردند. خدمتگزار منصور، بالاى سر حضرت ايستاده بود و هدايا را مىشمرد. آخرين نفر، مردى كهن سال بود. به امام كاظم عليه السلام گفت: «اى فرزند دختر پيامبر خدا! من مردى تهى دستم و مالى ندارم تا هديه دهم؛ ولى چند بيت شعر را كه جدّ من درباره جدّتان حسين عليه السلام سروده، به شما هديه مىكنم وخواند: ...».
حضرت فرمود: «هديه ات را پذيرفتم. بنشين. خداوند به تو بركت دهد!».
آن گاه حضرت، سر بلند كرد و به خدمتگزار منصور گفت كه نزد منصور روانه شود و اين هدايا را برايش بازگو كند و بپرسد كه با آنها چه بايد كرد. خدمتگزار رفت و باز گشت و گفت منصور گفته است: «اين هدايا از آنِ شماست. هر چه مىخواهيد با آنها انجام دهيد». امام كاظم عليه السلام هم به پيرمرد فرمود: «اين اموال را به عنوان هديه براى خودت بردار».
ب. احاديث اهل سنّت
15. بخارى (م 256 ق) در «التاريخ الكبير» آورده است:
أيوب بن دينار، عن أبيه: «إنّ عليّاً لا يقبل هدية النيروز». حدّثنى ابراهيم بن موسى
[1]. المناقب، ج 4، ص 319 و ج 3، ص 433؛ بحارالأنوار، ج 48، ص 108- 109 و ج 95، ص 419.
اسم الکتاب : حديث پژوهى المؤلف : مهريزى، مهدى الجزء : 1 صفحة : 327