اسم الکتاب : حديث پژوهى المؤلف : مهريزى، مهدى الجزء : 1 صفحة : 235
بنابراين، روايات مربوط به قرعه، ناظر به همين امر عقلايى است و عمومى فراتر از آن ندارد تا مستلزم تخصيص مستهجن گردد.[1]
خلاصه نظر ايشان، آن است كه روايات قرعه، در مقام بيان امرى تعبّدى نيست تا با مشكل ياد شده روبه رو گرديم؛ بلكه تأكيد و تأييد امرى عقلايى است و فراتر از آن، عموميتى ندارد.
پنج. توجّه به نقد محتوايى حديث
ارزيابى صدور حديث و انتساب آن، هميشه برپايه سند و رجال حديث نيست؛ چرا كه جاعلان و وضع كنندگان تلاش مىكردند دروغهاى خود را در قالبى عالِم پسند ارائه كنند. از اين رو، بجز توجه به اسناد و رجال، بايد به محتوا نيز نظر داشت و محتوا را بر قرآن و سنّت قطعى، عقل مسلّم و تاريخ قطعى عرضه كرد و سپس در درستى و نادرستى آن، داورى نمود. غفلت از اين امر، بسيارى از علما را لغزانده و سبب ارائه چهره مشوّه و ناهمگونى از سنّت معصومان عليهم السلام گشته است.
امام خمينى به اين اصل، توجه كامل داشت و آن را به نيكى و درستى در فهم حديث به كار مىگرفت. در اين جا به چند نمونه اشاره مىشود:
1. در حرمت ربا ترديد نيست؛ چرا كه قرآن با قاطعيت به طرد آن پرداخته و روايات فروانى نيز در طرد و ذمّ آن نقل شده است؛ اما در لابه لاى روايات به احاديثى بر مىخوريم كه به گونهاى راه فرار از ربا را تعليم مىدهند و چگونگى خلاصى جُستن از آن را مىآموزند، مانند:
عن محمد بن إسحاق بن عمّار، قال، قلت لأبى الحسن عليه السلام: يكون لى على الرجل دراهم، فيقول أخّرنى بها وأنا أربحك، فأبيعه جبة تقوّم علىّ بألف درهم بعشرة