برخى از فقها، اسباب اختلاف را به داخلى و خارجى تقسيم كردهاند. بر اين اساس، اسباب داخلى اختلاف، عبارتاند از: «نَسخ، احكام قانونى و ولايى، كتمان» و اسباب خارجى: «وضع، نقل به معنا، احاديث مُدْرَج، تقطيع، تشابه خط و نگارش، تصحيح قياسى، خلط بين كلام امام و فقيه از سوى روات».[2]
به نظر مىرسد كه علل و اسباب، فراتر از اينها باشند و مىتوان برخى از آنها را چنين برشمرد:
1. نسخ،
2. از ميان رفتن پارهاى قرائن،
3. استنساخ و نحوه كتابت،
4. وضع و جعل،
5. اختلاف حالات مردم از نظر جهل و نسيان و مراتب و درجات،
6. تفاوت شرايط زمانى و مكانى،
7. احكام ولايى پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه عليهم السلام،
8. نقل به معنا،
9. تقيّه،
10. تشريع تدريجى،
11. از ميان رفتن پارهاى احاديث،
12. سوء فهم احاديث و روايات،
13. تقطيع روايات،
[1]. مختلف الحديث بين الفقهاء والمحدّثين، ص 29- 50.