اسم الکتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی الجزء : 1 صفحة : 60
آيات حبط و تكفير
آيات حبط و تكفير
(آيات دالّ بر بىتأثير شدن عمل خير با
گناه، و پوشاندن گناه با كار نيك)
حبط در لغت، بهمعناى فاسد شدن و هدر
رفتن است، و تكفير، مصدر باب تفعيل بهمعناى پوشاندن است كه دو مصدر ثلاثى مجرد آن
(كَفر و كُفر) نيز به همين معنا مىآيد. البته تكفير، معانى ديگرى مانند نسبت دادن
غير به كفر و بىدينى نيزدارد. حبط در اصطلاح به معناي از ميان رفتن ثواب يا استحقاق
آن يا ديگر آثار عمل نيك بهوسيله گناه، و تكفير يعني پوشاندن و محو کردن عقاب يا استحقاق
آن يا ديگر آثار گناه با انجام كار خير است. حبط و تکفير دو
اصطلاح قرآنى و کلامىاند. واژه احباط که با مشتقّات آن شانزده بار در
قرآن مجيد آمده، در لغت به معناى ابطال و بىخاصيت کردن عمل، و در اصطلاح از بين رفتن
ثواب اعمال پيشين بر اثر گناهان پسين است.
به اعتقاد شيعه، اشاعره و بعضى از معتزله،
مقصود از احباط اين است كه مکلف، عملى (طاعت) را كه بر عهده او گذاشته شده است با تمام
اجزا و شرايطش انجام ندهد؛ مثلاً اگر اجرتى را براى انتقال چيزى از جايى به جاى ديگر
قرار دهند، كسى مستحق اجرت است كه آن را به جاى گاه مورد نظر منتقل كند، در غير اين
صورت گفته ميشود، او عمل خود را باطل (احباط) كرده است.
حبط و واژههاى همريشه آن 16 بار در
قرآن آمده است: بقره/ 217؛ آلعمران/ 22؛ مائده/ 5 و53؛ انعام/ 88؛ اعراف/ 147؛ توبه/
69؛ هود/ 16؛ كهف/ 105؛ احزاب/ 19؛ زمر/ 65؛ محمّد/ 9، 28 و 32؛ حجرات/ 2.
تكفير و واژههاى همريشه آن نيز 14 بار
در قرآن بهكار رفته است: بقره/ 271؛ آلعمران/ 193 و 195؛ نساء/ 31؛ مائده/ 65؛ انفال/
29؛ عنكبوت/ 7؛ زمر/ 35؛ محمّد/ 2؛ فتح/ 5؛ تغابن/ 9؛ طلاق/ 5؛ تحريم/ 8.
بر اساس آياتى از قرآن و نيز اخبار فراوان،
تعدادى از گناهان سبب نابودى بسيارى از عبادات و کارهاى نيک ميشود که به آنها اشاره
ميشود:
1. ارتداد (كفر پس از ايمان) : يَسْئَلُونَكَ
عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِيهِ قُلْ قِتالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ
اللَّهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ
عِنْدَ اللَّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ
حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ
عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا
وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ (بقره// 217) از
تو، درباره جنگ كردن در ماه حرام، سؤال مىكنند، بگو: " جنگ در آن، (گناهى) بزرگ
است، ولى جلوگيرى از راه خدا (و گرايش مردم به آيين حق) و كفر ورزيدن نسبت به او و
هتك احترام مسجد الحرام، و اخراج ساكنان آن، نزد خداوند مهمتر از آن است، و ايجاد
فتنه، (و محيط نامساعد، كه مردم را به كفر، تشويق و از ايمان باز مىدارد) حتى از قتل
بالاتر است. و مشركان، پيوسته با شما مىجنگند، تا اگر بتوانند شما را از آيينتان برگردانند،
ولى كسى كه از آيينش برگردد، و در حال كفر بميرد، تمام اعمال نيك (گذش
ته) او، در دنيا و آخرت، بر باد مىرود،
و آنان اهل دوزخند، و هميشه در آن خواهند بود؛ إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ
مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُمْ(ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما
نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ)فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ
وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ(ذلِكَ بِأَنَّهُمُ
اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ (محمد//
25- 28) كسانى كه بعد از روشن شدن حق پشت كردند شيطان اعمال زشتشان را در نظرشان زينت
داده، و آنها را با آرزوهاى طولانى فريفته است. اين بخاطر آن است كه آنها به كسانى
كه نزول وحى الهى را كراهت داشتند گفتند ما در بعضى از امور از شما پيروى مىكنيم،
در حالى كه خداوند اسرار آنها را مىداند. حال آنها چگونه خواهد بود هنگامى كه فرشتگان
(مرگ) بر صورت و پشت آنها مىزنند (و قبض روحشان مىكنند) . اين بخاطر آن است كه آنها
از آنچه خداوند را به خشم مىآورد پيروى كردند و آنچه را موجب خشنودى او است )
كراهت داشتند لذا اعمالشان را حبط و نابود
كرد. و همچنين در آيه 65 زمر و 88 انعام نيز از شرك پس از ايمان سخن بهميان آمده كه
خود نوعى ارتداد است و عمل را باطل مىكند.
2. شرك: ما كانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ
يَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ شاهِدِينَ عَلى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ أُولئِكَ حَبِطَتْ
أَعْمالُهُمْ وَ فِي النَّارِ هُمْ خالِدُونَ (توبه// 17) مشركان حق ندارند مساجد خدا
را آباد كنند در حالى كه به كفر خويش گواهى مىدهند آنها اعمالشان نابود (و بى ارزش)
شده و در آتش جاودانه خواهند ماند.
3. كفر به پروردگار: مَثَلُ الَّذِينَ
كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عاصِفٍ
لا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلى شَيْءٍ ذلِكَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِيدُ (ابراهيم//
18) اعمال كسانى كه به پروردگارشان كافر شدند همچون خاكسترى است در برابر تندباد در
يك روز طوفانى، آنها توانايى ندارند كمترين چيزى از آنچه را انجام دادهاند به دست
آورند و اين گمراهى دور و درازى است.
4. كفر به آيات الهى: إِنَّ الَّذِينَ
يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ
الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ(أُولئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا
وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ (آل عمران// 21- 22) كسانى كه نسبت به آيات
خدا كفر مىورزند و پيامبران را بناحق مىكشند، و (نيز) مردمى را كه امر به عدالت مىكنند
به قتل مىرسانند، به كيفر دردناك (الهى) بشارت ده! آنها كسانى هستند كه اعمال (نيكشان،
به خاطر اين گناهان بزرگ، ) در دنيا و آخرت تباه شده، و ياور و مددكار (و شفاعت كنندهاى)
ندارند. أُولئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ لِقائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ
فَلا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَزْناً (کهف// 105) آنها كسانى هستند كه به
آيات پروردگارشان و لقاى او كافر شدند، به همين جهت اعمالشان حبط و نابود شد، لذا روز
قيامت ميزانى براى آنها برپا نخواهيم كرد. )
5. كفر به ايمان: الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ
الطَّيِّباتُ وَ طَعامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ حِلٌّ لَكُمْ وَ طَعامُكُمْ حِلٌّ
لَهُمْ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا
الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسافِحِينَ
وَ لا مُتَّخِذِي أَخْدانٍ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ
هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ (مائده// 5) امروز چيزهاى پاكيزه براى شما حلال
شد و (همچنين) غذاى اهل كتاب براى شما حلال است و غذاى شما براى آنها حلال مىباشد
و (نيز) زنان پاكدامن از مسلمانان و زنان پاكدامن از اهل كتاب حلال هستند هنگامى كه
مهر آنها را بپردازيد و پاكدامن باشيد نه زناكار و نه دوست پنهانى و نامشروع گيريد،
و كسى كه انكار كند آنچه را بايد به آن ايمان بياورد اعمال او باطل و بى اثر مىگردد
و در سراى ديگر از زيانكاران خواهد بود.
محمد بنمسلم از امام باقر يا امام صادق
(عليهما السلام) نقل مىكند كه كفر به ايمان عبارت است از عمل نكردن به دستورهاى خدا
بهطورى كه به كلى رها شود. بعد فرمود: و از آن جمله است كسى كه نماز را عمداً رها
كند؛ بدون آن كه خواب بماند يا كار ديگرى او را از نماز بازدارد.
6. انكار معاد: وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا
بِآياتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كانُوا
يَعْمَلُونَ (اعراف// 147) و كسانى كه آيات ما و لقاى رستاخيز را تكذيب (و انكار) كنند
اعمالشان نابود مىگردد آيا جز آنچه را عمل كردهاند پاداش داده مىشوند؛ وَ قالَ الَّذِينَ
لا يَرْجُونَ لِقاءَنا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلائِكَةُ أَوْ نَرى رَبَّنا
لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ وَ عَتَوْا عُتُوًّا كَبِيراً(يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرى يَوْمَئِذٍ
لِلْمُجْرِمِينَ وَ يَقُولُونَ حِجْراً مَحْجُوراً)وَ قَدِمْنا إِلى ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ
هَباءً مَنْثُوراً (فرقان// 21- 23) و آنها كه اميدى به لقاى ما ندارند (و رستاخيز
را انكار مىكنند) مىگويند: چرا فرشتگان بر ما نازل نمىشوند؟ و يا پروردگارمان را
با چشم خود نمىبينيم؟ آنها در باره خود تكبر ورزيدند و طغيان بزرگى كردند. (آنها به
آرزوى خود مىرسند) اما روزى كه فرشتگان را مىبينند روز بشارت مجرمان نخواهد بود!
(بلكه روز مجازات و كيفر آنان است) و مىگويند ما را امان دهيد ما را معاف داريد! و
ما به سراغ اعم
الى كه آنها انجام دادند مىرويم و همه
را همچون ذرات غبار پراكنده در هوا مىكنيم!
7. نفاق: قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ
مِنْكُمْ وَ الْقائِلِينَ لِإِخْوانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنا وَ لا يَأْتُونَ الْبَأْسَ
إِلاَّ قَلِيلاً(أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذا
جاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي
يُغْشى عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ
حِدادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ أُولئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ
وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيراً (احزاب// 18- 19) خداوند كسانى كه مردم را از
جنگ باز مىداشتند و كسانى را كه به برادران خود مىگفتند به سوى ما بيائيد (و خود
را از معركه بيرون كشيد) به خوبى مىشناسد. آنها (مردمى ضعيفند و) جز به مقدار كمى
كارزار نمىكنند. آنها در همه چيز نسبت به شما بخيلند، و هنگامى كه لحظات ترس و بحرانى
پيش آيد مشاهده مىكنى آن چنان به تو نگاه مىكنند و چشمهايشان در حدقه مىچرخد كه
گويى مىخواهند قالب تهى كنند! اما هنگامى كه حالت خوف و ترس فرو نشست زبانهاى تند
و خشن خود را با انبوهى از خشم و عصبانيت بر شما مىگشايند (و سهم خود را از غنائم
مطالبه مىكنند!) در حالى كه در آ)
ن نيز حريص و بخيلند، آنها هرگز ايمان
نياوردهاند لذا خداوند اعمالشان را حبط و نابود كرد و اين كار بر خدا آسان است؛ وَعَدَ
اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْكُفَّارَ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ
فِيها هِيَ حَسْبُهُمْ وَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِيمٌ(كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ كانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ
قُوَّةً وَ أَكْثَرَ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ
بِخَلاقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ بِخَلاقِهِمْ وَ خُضْتُمْ
كَالَّذِي خاضُوا أُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ
هُمُ الْخاسِرُونَ (توبه// 68- 69) خداوند به مردان و زنان منافق و كفار وعده آتش دوزخ
داده، جاودانه در آن خواهند ماند، همان براى آنها كافى است، و خدا آنها را از رحمتش
دور ساخته، و عذاب هميشگى براى آنها است. (شما منافقان) همانند كسانى هستيد كه قبل
از شما بودند (و راه نفاق پوييدند) آنها از شما نيرومندتر و اموال و فرزندانشان فزونتر
بود، آنها از بهره خود (در دنيا در راه هوسها و گناه) استفاده كردند، شما نيز از بهره
خود (در اين راه) استفاده كر)
ديد همان گونه كه آنها استفاده كردند
شما (در كفر و نفاق و استهزاى مومنان فرو رفتيد همانگونه كه آنها فرو رفتند، (ولى سر
انجام) اعمالشان در دنيا و آخرت نابود شد و آنها زيانكارانند.
8. دنياطلبى: مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ
الدُّنْيا وَ زِينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِيها وَ هُمْ فِيها لا يُبْخَسُونَ(أُولئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ
إِلاَّ النَّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِيها وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (هود//
15- 16) كسانى كه زندگى دنيا و زينت آن را طالب باشند اعمالشان را در اين جهان بىكم
و كاست به آنها مىدهيم! (ولى) آنها در آخرت جز آتش (سهمى) نخواهند داشت و آنچه را
در دنيا (براى نيل به مقاصد مادى و براى غير خدا) انجام دادند بر باد مىرود و اعمالشان
باطل مىشود. )
9. بلند سخن گفتن در حضور پيامبر اسلام
(صلى الله عليه وآله) : يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ
فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ
أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ (حجرات// 2) اى كسانى كه ايمان
آوردهايد صداى خود را فراتر از صداى پيامبر نكنيد، و در برابر او بلند سخن مگوييد
(و داد و فرياد نزنيد) آن گونه كه بعضى از شما در برابر بعضى مىكنند، مبادا اعمال
شما نابود گردد در حالى كه نمىدانيد!.
10. منّت و آزار بعد از انفاق در راه
خدا: يـاَيُّها الَّذينَ ءامَنوا لاتُبطِـلوا صَدَقـتِكُم بِالمَنِّ والاَذى
(بقره// 264) .
11. نافرمانى خدا و رسول: يا أَيُّهَا
الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَكُمْ
(محمد// 33) اى كسانى كه ايمان آوردهايد اطاعت كنيد خدا، و اطاعت كنيد رسول خدا را،
و اعمال خود را باطل مسازيد.
در مقابل آيات حبط، آيات تکفير به اعمالي
اشاره دارند که گناهان را ميپوشانند. اين اعمال عبارتند از:
1. ايمان: رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً
يُنادِي لِلْإِيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا
وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ (آل عمران// 193) پروردگارا،
ما صداى منادى توحيد را شنيديم، كه دعوت مىكرد به پروردگار خود ايمان بياوريد و ما
ايمان آورديم، (اكنون كه چنين است) پروردگارا، گناهان ما را ببخش، و ما را با نيكان
(و در مسير آنها) بميران. و ن?ز آ?ه 65 سوره مائده و آ?ه 5 سوره فتح.
2. تقواي الهي: يا أَيُّهَا الَّذِينَ
آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً وَ يُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ
وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ (انفال// 29) اى كسانى كه
ايمان آوردهايد اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد براى شما وسيلهاى براى جدايى
حق از باطل قرار مىدهد (و روشنبينى خاصى كه در پرتو آن حق را از باطل خواهيد شناخت)
و گناهان شما را مىپوشاند و شما را مىآمرزد و خداوند فضل و بخشش عظيم دارد. و نيز
آيه 5 سوره طلاق.
3. عمل صالح در کنار ا?مان به خداوند:
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ
وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ (عنکبوت// 7) و كسانى كه
ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند گناهان آنها را مىپوشانيم (و مىبخشيم) و آنها
را به بهترين اعمالى كه انجام دادهاند پاداش مىدهيم. وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا
الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ
كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ (محمد// 2) و كسانى كه ايمان
آوردند و عمل صالح انجام دادند به آنچه بر محمد (ص) نازل شده- که همه حق است و از سوى
پروردگار- نيز ايمان آوردند خداوند گناهانشان را مىبخشد و كارشان را اصلاح مىكند.
و نيز آيه 9 سوره تغابن و35 سوره زمر.
4. هجرت و جهاد و تحمل مشکلات در راه
خدا: فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لا أُضِيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ
ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِينَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ
دِيارِهِمْ وَ أُوذُوا فِي سَبِيلِي وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ
سَيِّئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً
مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ (آل عمران// 195) خداوند
درخواست آنها (صاحبان خرد كه درخواستهاى آنها در آيات سابق گذشت) را پذيرفت (و فرمود)
من عمل هيچ عمل كنندهاى از شما را، خواه زن باشد يا مرد ضايع نخواهم كرد، شما همگى
همنوعيد و از جنس يكديگر، آنها كه در راه خدا هجرت كردند، و از خانههاى خود بيرون
رانده شدند، و در راه من آزار ديدند، و جنگ كردند و كشته شدند سوگند ياد مىكنم، كه
گناهان آنها را مىبخشم، و آنها را در بهشتهايى كه از زير درختان آن نهرها جارى است،
وارد مىكنم، اين پاداشى است از طرف خداوند، و بهترين پاداشها نزد پروردگار است.
5. دادن صدقه به مستمندان: إِنْ تُبْدُوا
الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَيْرٌ
لَكُمْ وَ يُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئاتِكُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ
(بقره// 271) اگر انفاقها را آشكار كنيد، خوب است! و اگر آنها را مخفى ساخته و به نيازمندان
بدهيد، براى شما بهتر است! و قسمتى از گناهان شما را مىپوشاند، (و در پرتو بخشش در
راه خدا، بخشوده خواهيد شد.) و خداوند به آنچه انجام مىدهيد، آگاه است.
6. توبه: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا
تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ
سَيِّئاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ يَوْمَ
لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعى بَيْنَ
أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ
لَنا إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (تحريم// 8) اى كسانى كه ايمان آوردهايد!
توبه كنيد توبه خالصى، اميد است با اين كار پروردگارتان گناهانتان را ببخشد، و شما
را در باغهايى از بهشت كه نهرها از زير درختانش جارى است وارد كند، در آن روزى كه خداوند
پيامبر و كسانى را كه با او ايمان آوردند خوار نمىكند، اين در حالى است كه نور آنها
از پيشاپيش آنها و از سوى راستشان در حركت است، و مىگويند پروردگارا! نور ما را كامل
كن، و ما را ببخش كه تو بر هر كار قادرى.
7. پرهيز از گناهان کبيره: خداوند به
کساني که از گناهان کبيره اجتناب کنند وعده تکفير گناهان کوچکِ آنان را داده است: إِنْ
تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ
مُدْخَلاً كَرِيماً (نساء// 31) اگر از گناهان كبيرهاى كه از آن نهى شدهايد اجتناب
كنيد گناهان كوچك شما را مىپوشانيم و در جايگاه خوبى شما را وارد مىسازيم.
[1]طباطبايي ، محمد حسين ، 1281 - 1360;الميزان
في تفسير القرآن;جلد2;صفحه (167-172)
[25]همان;جلد18;صفحه 308
[2]معرفت ، محمد هادي ، 1309 -1385.;التمهيد
فى علوم القرآن;جلد3;صفحه (332-368)
[3]مكارم شيرازي ، ناصر ، 1305 -;تفسير نمونه;جلد2;صفحه
(113-115)
[4]قرشي بنابي ، علي اكبر ، 1307 -;قاموس
قرآن;جلد6;صفحه 122
[5]سبحاني ، جعفر ، 1308 -;منشور جاويد قرآن;جلد8;صفحه
(248-275)
[6]طوسي ، محمد بن حسن ، 385 - 460ق.;التبيان
فى تفسير القرآن;جلد2;صفحه 424
[7]مجلسي ، محمد باقر بن محمد تقي ،
1037 - 1111ق.;بحارالانوار;جلد68;صفحه 197
[8]علم الهدي ، علي بن حسين ، 355 - 436ق.;الذخيرة
فى علم الكلام;صفحه 312
[9]علامه حلي ، حسن بن يوسف ، 648 - 726ق.;كشف
المراد في شرح تجريد الاعتقاد;صفحه 413
[10]قاضي ، عبد الجبار بن احمد ، 359 -
415ق;شرح الاصول الخمسة;صفحه 422
[11]تفتازاني ، مسعود بن عمر ، 722 - 792ق.;شرح
المقاصد في علم الكلام;جلد5;صفحه 125،142
[12]فيومي ، احمد بن محمد ، -770ق.;المصباح
المنيرفى غريب الشرح الكبيرللرافعى;صفحه 118
[13]ابن منظور ، محمد بن مكرم ، 630 -
711ق.;لسان العرب;جلد7;صفحه 270
اسم الکتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی الجزء : 1 صفحة : 60