responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 420

آيه صادقين

آيه صادقين

(آيه 119 توبه، در باره همگامي و پيروي از امام معصوم در هر عصر)

به آيه 119 سوره توبه «آيه صادقين» مى‌گويند:((يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ) ؛ «اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد و با صادقان باشيد». )

خداوند در اين آيه دستور مى‌دهد كه رابطه خود را با راستگويان و آنها كه بر سر پيمان خود ايستاده‌اند محكم بدارند. در اينكه منظور از «صادقين» چه كسانى است، مفسران احتمالات گوناگونى داده‌اند. خود قرآن در آيات متعددى «صادقين» را تفسير كرده است.

در آيه 177سوره بقره پس از آنكه مسلمانان را از گفتگوهاى اضافى در باره مساله تغيير قبله نهى مى‌كند حقيقت نيكوكارى را براى آنها چنين تفسير مى‌كند: ايمان به خدا و روز رستاخيز و فرشتگان و كتب آسمانى و پيامبران، سپس انفاق در راه خدا به نيازمندان و محرومان، و بر پا داشتن نماز، و پرداختن زكات، و وفاى به عهد، و استقامت در برابر مشكلات به هنگام جهاد، و پس از ذكر همه اينها مى‌گويد: كسانى كه اين صفات را دارا باشند، صادقان و پرهيزگارانند. به اين ترتيب صادق كسى است كه داراى ايمان به تمام مقدسات و- به دنبال آن- عمل در تمام زمينه‌ها باشد. و در آيه 15 سوره حجرات نيز «صدق» را مجموعه‌اى از ايمان و عمل كه در آن هيچگونه ترديد و تخلفى نباشد معرفى مى‌كند. و در آيه 8 سوره حشر مؤمنان محرومى كه با وجود همه مشكلات، استقامت به خرج دادند و از خانه و اموال خود بيرون رانده شدند، و جز رضاى خدا و يارى پيامبر (ص) هدفى نداشتند، به عنوان صادقان معرفى شده‌اند.

از مجموع اين آيات نتيجه مى‌گيريم كه صادقين آنهايى هستند كه تعهدات خود را در برابر ايمان به پروردگار به خوبى انجام مى‌دهند، نه ترديدى به خود راه مى‌دهند، نه عقب‌نشينى مى‌كنند، نه از انبوه مشكلات مى‌هراسند بلكه با انواع فداكاريها، صدق ايمان خود را ثابت مى‌كنند. شك نيست كه اين صفات مراتبى دارد، بعضى ممكن است در قله آن قرار گرفته باشند كه ما نام آنها را معصومان مى‌گذاريم، و بعضى در مراحل پائين تر.

با اين حال، از روايات بسيارى استفاده مى‌شود كه منظور از اين مفهوم در اينجا تنها معصومين هستند. سليم بن قيس هلالى چنين نقل مى‌كند: كه روزى امير مؤمنان (ع) با جمعى از مسلمانان گفت‌و‌گو داشت از جمله فرمود: شما را به خدا سوگند مى‌دهم آيا مى‌دانيد هنگامى كه خدا((يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ))را نازل كرد سلمان گفت: ‌اى رسول خدا آيا منظور از آن عام است يا خاص؟ پيامبر (ص) فرمود: مأمورين به اين دستور همه مؤمنانند و اما عنوان صادقين مخصوص برادرم على (ع) و اوصياء بعد از او تا روز قيامت است. هنگامى كه على (ع) اين سؤال را كرد، حاضران گفتند آرى اين سخن را از پيامبر (ص) شنيديم.

نافع از عبد اللَّه بن عمر در تفسير آيه چنين نقل مى‌كند كه خداوند نخست به مسلمانان دستور داد كه از خدا بترسند، سپس فرمود: كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ يعنى مع محمد و أهل بيته (با پيامبر اسلام و خاندانش) .

گر چه بعضى از مفسران اهل تسنن مانند نويسنده تفسير المنار ذيل روايت فوق را به اين صورت نقل كرده‌اند مع محمد و اصحابه، ولى با توجه به اينكه مفهوم آيه عام است و هر زمانى را شامل مى‌شود و مى‌دانيم صحابه پيامبر (ص) در زمان محدودى بودند، عبارتى كه در كتب شيعه از عبد اللَّه بن عمر نقل شده صحيح تر به نظر مى‌رسد.

نويسنده تفسير برهان نظير اين مضمون را از طرق اهل تسنن نقل كرده و مى‌گويد: موفق بن احمد به اسناد خود از ابن عباس ذيل آيه فوق چنين‌ نقل كرده: هو عليّ بن ابى طالب (او علي بن ابى طالب است) . سپس مى‌گويد: همين مطلب را عبد الرزاق در كتاب رموز الكنوز نيز آورده است.

اما مساله مهم تر اين است كه در آيه فوق دو دستور داده شده؛ نخست دستور به تقوا و سپس دستور به همراه بودن با صادقين، اگر مفهوم صادقين در آيه عام باشد و همه مؤمنان راستين و با استقامت را شامل گردد بايد گفته شود: و كونوا من الصادقين: از صادقين باشيد، نه با صادقين باشيد. اين خود قرينه روشنى است كه صادقين در آيه به معناي گروه خاصى است. از سوى ديگر منظور از همراه بودن اين نيست كه انسان همنشين آنها باشد بلكه بدون شك منظور آن است كه همگام آنها باشد. آيا اگر كسى معصوم نباشد ممكن است بدون قيد و شرط، دستور پيروى و همگامى با او صادر شود؟ آيا اين خود دليل بر آن نيست كه اين گروه تنها معصومانند؟ !

جالب توجه اينكه مفسر معروف فخر رازى كه به تعصب و شك‌آورى معروف است، اين حقيقت را پذيرفته (هر چند غالب مفسران اهل تسنن، با سكوت، از اين مساله گذشته‌اند!) و مى‌گويد: " خداوند مؤمنان را به همراه بودن با صادقين دستور داده، بنا بر اين آيه دلالت بر اين دارد كه: آنها كه جائز الخطا هستند بايد به كسى اقتدا كنند كه معصوم است، تا در پرتو او از خطا مصون بمانند، و اين معنا در هر زمانى خواهد بود، و هيچ دليلى بر اختصاص آن‌ به عصر پيامبر ص نداريم. ولى بعد از آن اضافه مى‌كند: قبول داريم كه مفهوم آيه اين است و در هر زمانى بايد معصومى باشد، اما ما اين معصوم را مجموع امت مى‌دانيم نه يك فرد!، و به تعبير ديگر اين آيه دليل بر حجيت اجماع مؤمنين و عدم خطاى مجموع امت است. حال آنکه اگر منظور از صادقان مجموع امت باشد، خود اين «پيرو» نيز جزء آن مجموع است، و در واقع پيرو جزئى از پيشوا مى‌شود، و اتحاد تابع و متبوع خواهد شد، در حالى كه ظاهر آيه اين است كه پيروان از پيشوايان، و تابعان از متبوعان جدا هستند. نتيجه اينكه آيه فوق از آياتى است كه دلالت بر وجود معصوم در هر عصر و زمان مى‌كند.

تنها سؤالى كه باقى مى‌ماند اين است كه «صادقين» جمع است و بايد در هر عصرى معصومان، متعدد باشند.

پاسخ اين سؤال نيز روشن است و آن اينكه مخاطب تنها اهل يك عصر نيستند، بلكه آيه تمام اعصار و قرون را مخاطب ساخته و مسلم است كه مجموع مخاطبين همه اعصار با جمعى از صادقين خواهند بود، و به تعبير ديگر چون در هر عصرى معصومى وجود دارد، هنگامى كه همه قرون و اعصار را مورد توجه قرار دهيم سخن از جمع معصومان به ميان خواهد آمد، نه از يك فرد. شاهد گوياى اين موضوع آن است كه در عصر پيامبر (ص) جز او كسى‌ كه واجب الاطاعه باشد وجود نداشت، و در عين حال آيه به طور مسلم شامل مؤمنان زمان او مى‌شود.


[1]مكارم شيرازي ، ناصر ، 1305 -;تفسير نمونه;جلد8;صفحه 171
[2]سيوطي ، عبد الرحمان بن ابي بكر ، 849 - 911ق.;الدر المنثور في التفسير بالماثور;جلد3;صفحه 289
[3]طبرسي ، فضل بن حسن ، 468 - 548ق;مجمع البيان فى تفسيرالقرآن;جلد5;صفحه 122
[4]حويزي ، عبد علي بن جمعه ، - 1112ق.;تفسيرنورالثقلين;جلد2;صفحه 280
[5]طباطبايي ، محمد حسين ، 1281 - 1360;الميزان في تفسير القرآن;جلد9;صفحه 402
[6]قمي ، علي بن ابراهيم ، - 329ق.;تفسيرالقمى;جلد1;صفحه 308
[7]فخر رازي ، محمد بن عمر ، 544 - 606ق.;التفسيرالكبير;جلد16;صفحه 166
اسم الکتاب : فرهنگ نامه علوم قرآن المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 420
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست